روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


یه عیدی با تاخیر واسه دوست جونای روشن و خاموش :دی

در یک اقدام محیر العقول ، یاد گرفتم که حجم عسکامو کم کنم :)))

یادتونه چقدر غر زدین که صفحه لود نمیشه و نمیتونین عسکا رو ببینین؟

الان اکثرشونو  با حجم کم براتون میذارم. البته دیگه توضیحاتشو نمی نویسم. خودتون یادتون میاد که هرکدوم مال چه قضیه ای هستش =))




















واسه شادی روحم دعا کنین :دییییی

فقط نفهمیدم که چیکار کنم که همشون مرتب و یک سایز بشه o-0





تفلد زیتونک در سیب...

(تا ما غذامونو بخوریم اطراف میز دسر خیلی شلوغ شد و دیگه نتونستم از اونها عسک بگیرم. اونها رو در سایت سیب تماشا بفرمایین :دی)











جشن دونفره با لازانیا! 

به قول رسول آفتاب عزیز: فقط فحشم ندید... 

 

واسه تیغی نازم که سرحال بشه... 

 

 

کافی شاپ طبقه اول مجتمع...با دخترم رفتیم بعد از آخرین امتحانش... 

 

 

    
گل سنگ ، هدیه یک دوست...  

 

جاتون سبز...  

 

 

 

 

 

جگرگوشه های زندایی زیتون :) 

الهی درسته قورتشون بدم و راحت بشم :دی 

معرفی میکنم: آقای پسته و خانم ریسه!

 

 

در آغوش طبیعت...   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تو پاتوق متوجه شدیم که یکی از کاکتوسهای قدیمی اونجا ، گل داده به چه زیبایی... نارنجی سحرانگیز...


این هم باغچه حسن یوسف در مرکز مشاوره نور...


و اینها هم تنی چند از دوستان دلبند من :)





تصاویری از دیگر همسایگان عزیز من :)









اینم عکس گوشباره های اختصاصی :دی

 روی پارچه سیاه گذاشتم تا جزئیاتش مشخص باشه.


واما توضیحاتش:

شما برای استفاده از این گوشواره باید سه تا سوراخ توی هر گوش داشته باشین.

اون گوشواره زنجیری برای یک گوش پوشیده میشه و اون سه تا گوشواره میخی برای اون گوش.

سنگ زرد ، شرف الشمس و سنگ قهوه ای ، عقیق هستش. اون آویز کوچولو و اون یکی گوشواره میخی هم که پروانه س. زنجیر تا اون قسمت که دوتایی هستش میره تو سوراخ اول گوش و پروانه ظریفی که میبینین روی سوراخ گوش قرار میگیره و ادامه زنجیر توی دوتا سوراخ دیگه گوش پیچیده میشه.

بسیار شکیل و زیبا و نامتقارن.

من از طلای سفید برای پایه کار استفاده کردم و واسه اینکه وزنش کمتر بشه ، برای پشت گوشواره های میخی ، پیم پلاستیکی زدم.





عکس چندتا از کاکتوسهای خوشگلمو براتون میذارم ، باشد که کیف بفرمایید :)  البته عکس اولی اون گلدون کوچولو که گل صورتی داره ، کاکتوس نیس. شمعدونی عروس یا شمعدونی بگونیا هستش.


از این پس ، گاه و بیگاه با لحظات تصویری زیتون ، شریک خواهید بود.

من باب توضیح: هر عکسی که تو "آلبوم" بذارم خودم گرفتم و چیزی از نت نمیارم.


پنج دقیقه بعد از گرفتن این عکس ، بارونی زد که تو عمرم ندیده بودم. رگبار و رعد و برق... دشت و آسمان ، هم زیبا بود و هم وحشتناک...



این هم مجموعه ای از کاکتوسهای نازنین من ، روی میز کارم. البته عکس مال پارساله و اگه عکس فعلی این مجموعه رو براتون بذارم از رشد جالبشون لذت میبرین.










پیرو تماسهای مکرر تلفنی و مراجعات حضوری و تقاضای مسیجی و کامنتهای خصوصی و علنی و صرفا جهت رفاه حال شما عزیزان در اقدامی بینظیر و بیسابقه اما بسیار مفید و مهیج ، زیتون به تنهایی و حقیقتا به تنهایی یاد گرفت که تو وبش عکس بذاره.... خواهش میکنم... خواهش میکنم احساسات خودتونو کنترل بفرمایید... ممنونم از تک تک هل های دوستانه که نهایتا به این پرواز موفقیت آمیز منجر شد :دی


برای شروع ، عکس "سرکارخانم بنفشه آفریقایی" رو براتون گذاشتم.

ایشون دوساله که به بنده افتخار دادن و در دفتر من ساکن هستن :)

البته این عکس از سال گذشته س و ایشون امسال هنوز گل ندادن.


پ.ن

با سپاس فراوان از گیتاریست عزیز و تیغی نازم بابت راهنماییهاشون. الان معنی "تنهایی" رو کاملا درک کردین دیگه:دی