روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد

دگرگونه هشت

همینطور از اول صبح یه مصراع از غزل حافظ میاد سر زبونم. آه می کشم و زمزمه می کنم. چند دقیقه یه بار بغض میاد و میره. حال روبراهی ندارم. دلم یه جای خنک و معطر و خلوت و آرامبخش میخواد. مثلا گوشه یکی از رواقهای حرم امام رضا.

اون مصراع اینه: 

 

... بیچاره ما که پیش تو از خاک ، کمتریم... 

 

یه خبر داغ دارم . یه خبر داغ... آره!

سلاااااااااااام به همه دوستان نازنینم. ایشالا که گرما اذیتتون نکرده باشه تا حالا و تابستون به همتون خوش بگذره. 

مرسی از محبت تک تک تون و قول میدم که در اولین فرصت بیام و جواب کامنتهای همه رو بدم. بووووووووووووووس واسه همه دوست جونااااام. 

 

اما حالا اومدم یه خبر بسیااااااااار مهم و حیاتی بدم و زود برم. تو رو خدا هول نکنین. الان میگم. خب...... من... من...من... من یه چند سال قبل تصمیم گرفتم که این دنیا رو هم تجربه کنم! 

 

امروز سالگرد تولدمه! این واقعه خوشایند  رو به همه دوستدارانم تبریک میگم و از روی همه بدخواهان شرمنده و متاسفم! ببخشین دیگه. بهرحال اومدم و رفتنم دست خودم نیست وگرنه بیشتر از این مزاحم اوقات شریفتون نمی شدم. چاره ای غیر از تحمل ندارین.  

 

 

دوستتون دارم و امیدوارم خوش و خرم باشین.

دگرگونه هفت

در راستای تحریم خردادی! 

چند بیت فوق العاده از نسیم شمال

 

 

 

دست مزن! چشم. ببستم دو دست 

راه مرو! چشم. دو پایم شکست  

حرف مزن! قطع نمودم سخن 

نطق مکن! چشم. ببستم دهن  

هیچ نفهم! این سخن عنوان نکن 

خواهش نافهمی انسان نکن  

لال شوم ، کور شوم ، کر شوم 

لیک محال است که من خر شوم!

تحریم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.