روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. پروژه دسر جفت جان پسند به اتمام رسید. این دسر اصیل اصفهانی همانا خورشت ماست لذیذه که من تا دو روز پیش حتی از فکر درست کردنش مث بید به خود می لرزیدم و الان احساس یه قهرمان ملی و ای بسا جهانی رو دارم :دییییییی

وقتی مراحل طاقت فرسای آماده سازی مواد و پخت دسر به پایان رسید ، قبل از اینکه بره تو یخچال و جا بیفته ، یه کوچولو ازش چشیدم و هرچه ناسزا بود نثار خودم کردم از بس بدمزه بود. یک نیم روز کامل تو یخچال در سردترین نقطه ، جا خوش کرد و نتیجه این شد که زمانی که جفت جان اولین چنگال  از دسر رو گذاشت تو دهنش ، چشماش برق زد و گفت: چقدر خوشمزه س زیتون! و چنگال بعدی رو خورد و گفت: زیتون! واقعا خوشمزه س... و هی چنگال چنگال خورد و هی گفت: چه عالی شده زیتون! محشر شده زیتون! خیییلی خوب شده زیتون! :دییییییییییی

و اینگونه بود که خستگی کار از تن زیتون به در شد و برای پخت اشتراکی دونفره دسر ، برنامه ریزی نموییدیم. شایان ذکر میباشد که زیتونک هم بسیاااار پسندید و گفت: مامان دیگگگگگگه از بیرون نخر :)))
(اگر از دوستان خوبم کسی دستور این دسر رو میخواد و حال سرچ نداره در یک عملیات فداکارانه رفیقانه ، حاضرم طی یک پست اختصاصی ، دستورشو بنویسم.)


2. امروز آخرین جلسه از دوره دوم کارگاه ریشه سالم بود. اواخر وقت کارگاه ، مدیر فرهنگسرا که یک روحانی تحصیل کرده و روشن و خوش فکر هستن از من خواستن که پنج دقیقه وقت کارگاهو به ایشون بدم. روحانی با جنبه ای که منو با مانتوی کوتاهم و شلوار جینم و روسریم و آرایشم (که البته میکاپ جلف و جیغی نیست) و ناخن مانیکورم و مدل معاشرتم و... با روی باز در فرهنگسراشون پذیرفتن و ما چندین ساله که داریم کنار هم در اوج دموکراسی ، کار میکنیم... اومدن بین ما و با خانمها صحبت کردن و از میزان رضایتشون از کارگاه پرسیدن. قند تو دلم آب میشه وقتی میبینم تو این کارگاه ، وقت ارزشمندم هدر نرفته و تونستم ایجاد تغییر کنم و دوستانی که شرکت می کنن بعد از پایان هر دوره مشتاق تشکیل دوره بعد هستن :)


3. چند روز پیش یه مستند دیدم درباره کافی و با شنیدن توضیحات پزشکان و کارشناسانی که درباره همه جوانب نوشیدن کافی حرف زدن به این نتیجه رسیدم که من زیتون هستم یک معتاد! بله. به همین سادگی. نشانه ها رو تطبیق دادم و فهمیدم مث یک معتاد به هروئین از کافی لذت میبرم. تو همون برنامه چندتا جایگزین معرفی شد که نهایتا دمنوش مریم گلی جواب داد. تصمیم گرفتم دمنوشو تهیه کنم و با کمک این دمنوش ، مصرف اون مخدر خوشمزه رو تعدیل کنم. رفتم عطاری و گفتم دمنوش مریم گلی میخوام. فروشنده گفت چجوری مصرف میکنید؟ گفتم دفعه اولمه ولی خب قاعدتا دم می کنم و میخورم دیگه! گفت آها پس نمی دونید چه زهرماریه! زهرماااااااره هااااا! زهرمااااااار! و هی تاکید میکرد که مریم گلی ، زهرماره! منظورش این بود که تلخه. وقتی هم من گفتم که به تلخی ، عادت دارم و قهوه رو بدون شکر میخورم ، از خنده ترکید که تلخی قهوه ، پیش این زهرمار مث عسله! خلاصه تصمیم گرفتم همون معتادی که هستم بمونم :دییییییییییییییییییی


4. فردا صبحونه و ناهار و عصرونه با دوستان دوره دانشگاه میریم باغ یکی از بچه ها. خوش خواهد گذشت. میدونم :)


5. از بالا دستور اومده که در اولین فرصت برم دندونپزشکی برای اون خال پوسیدگی سطحی روی دندونم. ضمنا از همون بالا دستور اومده که دیگه آبلیمو و آبغوره صنعتی نخرم چون مضره. در اجرای بی چون و چرای این فرامین (که قبل از صدور هر کدوم "ازت خواهش میکنم لطفا" بود :دییییی) از دندونپزشکم وقت گرفتم و سه تا بطری آبلیمو آبغوره و سرکه خانگی فرد اعلا خریدم که طعمش بینظیره و ای داد بر من بخاطر صنعتی هایی که تا حالا خوردم :/


6. آخه مرد گنده بی عقل ، وقتی میخوای یه زنی غیر از زن خودتو ببری دکتر ، با دفترچه بیمه خودت میبری؟؟؟ که زنت یه کلمه "لکه" رو تو نسخه ببینه و شک چندماهه ش به یقین تبدیل بشه که داری بهش خیانت میکنی؟؟؟ آخه آدم اینجوری گاف میده؟؟؟ الان باید بهت خندید یا برات گریه کرد؟؟؟ :|


7. امروز بیست و هشتم مرداده. سالگرد... و سالروز... و نیز یادبود سینما رکس آبادان :"(


8. برده صبرم از دل ، چشم مستی  / ماه ساغر نوشی ، می پرستی  / در میان خوبان  ، فتنه جویی /  در شکار دلها ، چیره دستی...



نظرات 13 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 28 مرداد 1394 ساعت 09:38 ب.ظ

شنیده بودم مردا زیر بار زندگی میزان اما لکه بینی ؟حتما بار زندگی
سنگین بوده
خورشت ماست شکر داره؟هعیییی

سحر تویی؟

حدود دو کیلو از این دسر ، یک لیوان شکر داره

آیدا (چپ دست) چهارشنبه 28 مرداد 1394 ساعت 10:07 ب.ظ http://chapdast98.blogsky.com/

سلام و صد سلام و دردو بر زیتون عزیززممم :* :*
چه آب و جاروویی کردی به به .. مبارکههههه

سلام بر آیدای خوشگل هنرمند مهربووووون
مررررررررسی

آیدا (چپ دست) چهارشنبه 28 مرداد 1394 ساعت 10:09 ب.ظ http://chapdast98.blogsky.com/

آخخخخ جوون من تونستم کامنت بذاررررم ..
هووراااااا...

دستور دسر لطفاااا



در غیابت یه آیدای دیگه برام کامنت میذاشت و میذاره. همیشه چپ دستو بنویس جابجا نگیرمتون

حتتتتما در اولین فرصت

زهرا فرفری پنج‌شنبه 29 مرداد 1394 ساعت 10:57 ق.ظ

سلام،
1. ایولللل. قهرمان ملی دستور دسر رو که صد البته میخواییم از یک قهرمان ملی لطفااااا
2. قسمت دموکراسیش خیلیییی جذاب بود برام..
4. به به خوش بگذره.
5. باهات موافقم. البته ما توو خونه به تازگی این برنامه رو شروع کردیم که صنعتیها رو تا جای ممکن خط بکشیم.
6. مردک ابببببله..
7.
8. شعرهاتو خیلی دوسدارم. بعد از خوندن حرفات، در آخر، ناراحتی بعضی حرفای پست کمتر میشه و آرامبخشه. ممنون

سلام دوست فرفری من
1. چشم. در اولین فرصت
6. کودن اصن
8. دست شاعرش درد نکنه. خوشحالم که میپسندی

asmani پنج‌شنبه 29 مرداد 1394 ساعت 03:52 ب.ظ http://asmani1111.blogsky.com/

سلام
1- والا تا الان قسمت نشده خورشت ماست بخورم همش آماده بودم که از یخچال درش بیارید گرمش کنید و با ترید(تلیت) فراوان چارچنگولی بیفتید به جونش اسم چنگال که اومد کلا ذهنیتم تغییر کرد خب چرا اسم خورشت رو میکشید وسط سرچ کردم دیدم که از قیافه اش هم خوشم میاد شبیه حلیم بادمجان بود یکم نه؟ نوش جونتون در اسرع وقت درست میکنم
2- دست صاب کارگاه و سخنرانش درد نکنه
3- این برای مریم گلی http://www.elischef.ir/coffe-shop/202-%D8%AF%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%DA%AF%D9%84%DB%8C.html
4-خوش بگذره
5- الان فصل آبلیمو و آبغوره گرفتنه یالا
6- شاید قصدش ثواب بوده
7- سینما رکس و یک عمر تاسف
8- حافظا

و بر شما.

1. اسمش الکی خورشته. در واقع یه دسر سرده. بله تقریبا شبیه حلیم هست ظاهرش اما خییییییلی فرق فوکوله اساسا
2. مریم گلی زهرمااااااره
6. فعلا که کباب شده اونم چه کبابی

عمو شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 05:47 ب.ظ

عمو هستم یک معتاد به قهوه

یک خانم شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 07:10 ب.ظ

سلام .خیلی دوست می داریم که همیشه با خوراکی به وبتون می ایید .مرسی.من هم اش کشک و اش دوغ و جو دوغ (که به جای برنج از جو ) استفاده می شود رو با این که گرمش هم خوش مزه اس توی یخچال می زارم تا خوب خودش رو بگیره بعداستفاده می کنم.
محصولات خانگی همیشه سالمتر از صنعتی
افرین بر روحانی خوش فکر و صد افرین بر شما
ممنون بخاطر شعرهای زیبای پا پستی:-)

من شکمو میباشم. نمیدونستی؟
آوهوم. بعضی غذاها سردشم خوشمزه س

مریم شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 09:50 ب.ظ

سلام زیتون اصفهانیه هنرمند
آخه قربونت برم، یک جوری میگی دسر، ملت فکر میکنند، ژله ماست درست کردی، والا ساختن این خورشت ماست شما، کار هرکسی نیست، هنرمند میخواد بانوی هنرمند. خسته نباشی.
والا تو دل دوستانت هم قند آب میشه از شنیدن این کارگاههای تو.
چرا همه چیزهای دوست داشتنیه دنیا مضررررند و همه چیزهای بدمزه سودمند؟چطوری این تقسیم بندیها انجام شد؟
خوش بگذره باااااااغ با دوستان.
آبلیمو صنعتی فاجعه است، البته همه چیزهای صنعتی فاجعه است.
ببخشید من قضیه این بند ۶ را نفهمیدم.
سالگرد های تلخ تو این مملکت زیاده، ایکاش که هرکدوم....بی خیال.

سلام مرمر گل خودم
مرسی. والا راست میگی. سخت بود هااااا، سختتتتتت ولی ارزش نتیجه رو داشت. جفت جان و زیتونک کلی لذت بردن ازش

بند 6 از این قراره که خانمی که مراجع من بود مدتی بود که میگفت به همسرش مشکوکه و پای زن دیگه ای میون زندگیشونه و ... تا اینکه اتفاقی میره سر دفترچه بیمه درمان شوهرش و تو آخرین نسخه ، کلمه لکه رو میخونه. دفترچه رو آورد و منم نسخه رو دیدم و من تازه کلمه واژن هم اون وسطای نسخه کشف کردم! لکه و واژن تونسخه یک مرد! خلاصه تصویر نسخه رو فرستادیم واسه دخترعموجان که پزشکه و دخترعموجان هم تایید کرد که دارو مال قارچ ناحیه واژن و رفع لکه بینی و تنظیم پریوده! الان اوکی؟

سحر یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 10:59 ق.ظ http://sin-alef.blogsky.com

آره من بودم زیتون جان.من...
من معتاد به قهوه که شکلاتو به زور ترک کردم...
آه شکر...
اگر شما هم مثل من تلخی های کم کردن وزن را حس میکردید و رنج اون هفته ی اول را میکشیدید...
دیگر اصلا کلا نمیخوردید.
آه

منم سابقه رژیم داشتم. میتونی کلمه های "دکتر کرمانی" و "رژیم" و "غذا" و... رو تو وبم سرچ کنی
آه

[ بدون نام ] یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 06:00 ب.ظ

آهان، الان فهمیدم، اما مگه میشه با دفترچه آقایان برای خانمها ویزیت کرد؟

لابد میشه که شده! لابد پزشکش آشنا بوده یا نصفه شب بوده توجه نکرده یا داروخانه مهم نبوده براش. بلاخره شده بود دیگه

یک خانم سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 10:37 ق.ظ

سلام من دوباره اومدم:-)
می خواستم بگم حالا که دنبال جایگزینی برای قهوه می گردید بادرنجبویه رو هم امتحان کنید .جایی خوندم که چای مورد علاقه حضرت علی بوده.و خواص زیادی رو برای این گیاه برشمرده اند

سلام. همیشه خوش اومدی
بادرنجبویه و تعداد زیادی دمنوش دیگه رو امتحان کردم. چای به و چای بهارنارنج از دمنوشهای بسیار محبوب منه. مریم گلی خواص قهوه رو داشت که به عنوان جایگزین تو اون مستند معرفی شد.

خانم خانما
من اعتقاد ندارم که هرچی حضرت علی یا دیگر بزرگان میل میکردن الزاما برای منم مفیده. من سلیقه و ذائقه مستقل خودمو دارم

آیدا (چپ دست) پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 01:56 ق.ظ http://chapdast98.blogsky.com/

آره دیدم یه آیدای دیگه رو .. من همیشه چپ دستو مینویسم .. چششششمممم :*:*:*

کــــاکتوس صــــورتی یکشنبه 8 شهریور 1394 ساعت 08:50 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com

م میخوام :دی
یه روزی میام میگیرم :دی
الان حسش ندارم

2- من خیلی وقته میخوام بیام ولی یادم میره و عقب موندم
شماره ایرانسلمو میدی به کارگاه برام اسمس بیاد؟ آخه شماره قبلیم بود قبلا :دی اگه زحمتی نیست! میسی

3- میگرفتی شاید میشد خورد! :دی

6- خرس گنده بهتره
من بذار بخندم

:دی

2. باشه میدم
3. زهرماااااااااااره آخههههه

6.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد