روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد



1. رفته بودم هایپر واسه خرید خونه. تو قفسه فست فودها ، بسته بندی یک میت لوف نظرمو جلب کرد. برداشتمش که نگاهش کنم. نوشته های روشو میخوندم که جملات جالب روانشناسانه خبیثانه روش دیدم! نوشته بود که این غذا خیلی سالمه (جون خودش) و خیلی خوشمزه س (احتمالا اینو راست گفته. با وجود اونهمه افزودنی و ادویه مجاز و غیر مجاز که به این آشغالها میزنن ، طعم خوبی پیدا میکنه) و از همه مهمتر اینکه این غذا یکی از وعده های اصلی خانواده های اروپاییه و این خانواده های مدرن به این خوراک بسیار علاقمند هستن!

خب که چی حالا؟؟؟؟

اگه مشتری شما این خوراکو نخره خیلی طفلکیه که خوراکش و سلیقه ش و ذائقه ش ، شبیه خانواده های اروپایی نیست؟؟؟

اگه نخره از قافله تمدن و مدرنیته عقبه؟؟؟

وجدانا همینو میخواین بگین دیگه. روی ناخودآگاه مردم ، زیرپوستی کار میکنید که تحریکشون کنید برای خرید که شبیه خانواده مدرن اروپایی زندگی کنند که تو ایران باشند اما خوراکشونو ذائقه یه ملت دیگه تو ینگه دنیا ، مدیریت کنه.... هاهاها... نه جانم... حداقل زیتونو نتونستین خام کنید :دییییی

من میت لوفم که هوس کنم ، خودم با بهترین مواد سالم با ترکیبی که باب مذاق خودم و زیتونک باشه ، عرض یک ساعت میپزمش. بعلهههههه :)


2. هوووووورررررااااااا... چندوقت بود که جفت جان میخواست بون سای بخره. اون فیزیکی که از ریشه و تنه و برگ میپسندید ، گیرمون نمی اومد. بلاخره یاااااااافتیم. یه پسر خوشگل رعنا که اسمشو به پیشنهاد من و تصویب جفت جان "بوژان" گذاشتیم. از امروز بوژان با دخترک سبز من (مانلی) دوست شدن. حالا مانلی ، یه خواهر داره به اسم "آنالی" که بون سای خوشگل دوست مهربونم "آیدا" هست و یه دوست فوق العاده به اسم بوژان :***
به زودی عکس پسرک مونو میذارم اینستا :)


(بوژان معانی متعدد متفاوت داره. اون معنیش که وجه تسمیه بون سای جفت جان هست اینه: گیاه زیبا با برگهای ریز و ساقه بلند. واقعا هم به ترکیبش میاد.)



3. دوره جدید کارگاه "ریشه سالم" از صبح چهارشنبه شروع شد :)



4. برای تنظیم اظهارنامه مالیاتی رفته بودم اداره دارایی که یک خبر خوش فوق العاده عجیب بهم دادن. برگه تشخیص مالیات سال 92 رو امضا کردم که تحویل بگیرم ، دیدم که کلا معاف شدم000-ooo

به قول بعضیا : وای مگه داریم؟! مگه میشه؟!



5. هزار کاکلی شاد ، در چشمان توست / هزار قناری خاموش ، در گلوی من / عشق را ای کاش زبان سخن بود...



نظرات 5 + ارسال نظر
رها آفرینش شنبه 3 مرداد 1394 ساعت 07:26 ب.ظ http://rahadargandomzar.blogsky.com

نقده خوشم میااااد میام اینجا میبینم انقدر انرژی داری...عاشقتم زیتون جون به مولا

عزیزممممم :***
اصن من انرژی دارم که تو بیای ببینی و خوشت بیااااد
خوبی که؟ گل پسر و چش سیاه روبراهند؟

Maggie یکشنبه 4 مرداد 1394 ساعت 03:03 ب.ظ

و وااااقعا چقدررر تاثیر داره این تبلیغات :)

+ خوشحالم گول نخوردی جانم :دی
+ آهنگ این وبلاگ نباس یه کم شادمانه تر شه آیا ؟ گیسو همچنان به باد رفته ؟
+ روحتون که شاد تر و بالغ تر از گذشته ش به نظر میاد الهی شکررررر

مرسی مگ :*
قراره که هم قالب و هم ترانه به سلیقه جفت جان ، تغییر کنه. به زودی. به زووووودی :دی
آخه هروقت همو میبینیم انقدر حرف ضروری تر داریم بزنیم و کار واجب تر لیست کردیم که انجام بدیم اصن قالب و ترانه جا می مونه :(
ولی یه چیزی دم گوشت بگم: گیسویی که به باد نره گیسو نیس اساسا

چه علائمی تو روحم مشاهده کردی؟

asmani یکشنبه 4 مرداد 1394 ساعت 07:39 ب.ظ http://asmani1111.blogsky.com/

سلام بانو
1- داشتم در مورد میت لوف میخوندم و با خودم میگفتم نکنه بانو قبلا خریده الان تجربه پیدا کرده بعد میگم چرا خودش دست به کار نمیشه به آخرش که رسیدم دیدم نه بابا بانو خودش این کاره است
2- در مورد زیبایی بون سای که جای بحثی نیست خودم هم مدتی دوست داشتم تجربه درست کردنشو داشته باشم بعدش فکر کردم این ظلم نیست که در حق این موجود زنده به کار می بریم این همه زجر و کم آبی برای این که قشنگ بشه !!!
3-...
4- تو رو خدا چک کنید اشتباهی نشده باشه سال بعد با جریمه ازتون بگیرن آخه در باورمان نمیکنجد به خدا
5-
...
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟...

سلام آقا
2. اگه بخوایم اینجور فکر کنیم باید قید زندگی کردنو کلا بزنیم. مثلا من خیلی به وجترین ها خنده م میگیره. انگار که گیاهان موجود زنده نیستن و فقط حیوانات موجود زنده ن.
برو بخر و حالشو ببر. در مورد کم آبی هم فکر میکنم که اشتباه می کنی

من مست و تو دیوانه
ما را که برد خانه
صدبار تو را گفتم
کم خور دوسه پیمانه...

salvatore di vita سه‌شنبه 6 مرداد 1394 ساعت 07:56 ب.ظ

ببخشید قصد جسارت ندارم ولی این میت لوف همون یتیمچه خودمون نیست کردند تو قالب کوفتنش.

nima s یکشنبه 11 مرداد 1394 ساعت 11:34 ب.ظ

1. اگه میتونستند خانم وکیل ماهر زبر دستی مثل شمارو خام کنند جایه سوال داشت :)
2.'گیاه فوق العاده زیباییه فقط یه سوال جنسیتشو خودتون انتخاب مکینید ؟:))
4.از تاثیرات توافقاته تازه من شنیدم قراره مالیاتا سالهایه قبلم بهمون پس بدند
5.زیبا بود لایک

1. یه وقتایی تو زندگی و تو انواع روابط از حسن نیت ما سوء استفاده میشه. به ناجوونمردی. اون مواقع معنیش این نیست که من وکیل یا ایکس کاسب یا ایگرگ پزشک یا فلااااانیهای معلم و خیاط و خلبان و کارمند و... خام شدن یا ساده لوح بودن. معناش اینه که آدمهای بدجنس بد ذات دور و برمون زیاده هنوز. متاسفانه.

2. بله. بله. نمیدونی چه لذتی داره :))))

4. چرا به فکر خودم نرسیده بود؟ :دییییییییی

5. نوش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد