روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. رنگین کمان صبح چهارشنبه تشکیل نشد چون فقط دوتا از خانمها اومده بودن و من ترجیح دادم درس رو برای همه بگم بخاطر همین از اون دوتا عذرخواهی کردیم و جلسه بعدش موکول شد به بعد از تعطیلات عید فطر.


بجای رنگین کمان نشستیم با مدیر فرهنگسرا برای نمایشگاه روز دختر ، برنامه ریزی کردیم :)


دو دسته سه نفره از دخترای نوجوون بین 13 تا 16 سال اومده بودن برای تمرین نمایش شون که این دو گروه از لحاظ عقیدتی در دو جبهه متفاوت و روبروی هم قرار دارن. بهشون تمرین مناظره دادم. نشستن پشت میز مناظره و منم شدم ناظر و مجری. گروه اول تو استدلالش قوی تر بود. گروه دوم کم می آورد. فهمیدن که باید مطالعه کنن و فن بیان شونو تقویت کنن. خیلی جالب بود :)


بعدش دوتا مشاوره داشتم که جفتش حسسسسابی رفت روی اعصابم و تکمله ش هم یه صحبت خصوصی بود که بهتره هیچی نگم :|


2. پنج شنبه صبح دعوت شده بودم که تو یک جلسه تفسیر قرآن ، درباره ارتباط آیات ابتدایی سوره مجادله با طلاق عاطفی صحبت کنم.
چققققققدر جلسه خوبی بود. چقققققققدر لذت بردم . یعنی عااااااااااااالی بود :) :*

3. پنج شنبه شب ، مهمونی افطاری صد نفره مامانم تو خونه باغ باصفای پسرعمو بسیار خوش گذشت. عملا تا ساعت یک نصفه شب دور هم بودیم :)

4. جمعه به استراحت گذشت و تنظیم یک لایحه برای دادگاه دیروز :)

5. خانمهای دسته گلی که رمز پست قبلی رو داشتین اگه حوصله پست بعدی رو دارین خبر بدین تا کلیدشو بدم خدمتتون :)



نظرات 11 + ارسال نظر
دنیا یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 07:38 ب.ظ

س ع د
خداراشکر که خوش گذشت

آرتمیس یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 08:05 ب.ظ

مناظره.خیلی خوبه.منم ازاین شیوه برای کلاسهام استفاده میکنم.درضمن اینجانب به رمزنیازدارد...

اوهوم. عالیه. بچه ها باید یاد بگیرن که استدلال کنن. باید یاد بگیرن واسه ادعاهاشون مستند بیارن.

فرستادم برات عزیزم. رسید؟

اسماعیل رضوی دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 03:09 ب.ظ

سلام
بانوی گرامی
ممنون از آدرسی راحتی که دادیدکه اگر هم کوچه پس کوچه ای هم داشت باشوق فروان تیر چراغ برقهایش میشمردم.دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود.تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود.........که نهانش نظری با من دلسوخته بود.
تفسیر سوره مجادله را خوندم .چقدر خوبه که متن قرآن میتونه یک دید قوی به ما نابینایان بدهد .من تا حالا به طلاق عاطفی بین زوجین فکر نکرده بودم.این که مردان عرب در این حالت زنانشان را به مادرانشان تشبیه میکردن مر ابیاد جمله این روانشناس ......انداخت"تا زمانیکه مردان از اسارت مادرانشان رها نشوند رستگار نخواهند شد"
مردانیکه بجای عشق و نیاز واقعی از مادرانشان (والدشان)توقع و غریزه را می آموزند و به بلوغ عاطفی و روانی نرسید ه اند و همسران خود را برده عاطفی خود میدانندو تنها به نیازهای خود توجه میکنند
به همین دلیل است که زمانیکه دارید یک لایحه مینویسید که نگران کننده و چالش برانگیز و پر مسئولیت بنظرتان میرسد و سعی میکنید که حق مطلب را دقیقا ادا کنید. دیگران مو میبنند و شما پیچش مو.

تعطیلات خوش بگذرد

سلام آقاااا. خوبین؟
منظورتون کدوم آدرسه؟ واقعا متوجه نشدم!

مواظب تفاسیری که میخونین هم باشین البته.
گاهی بعضی تفاسیر بسیار گمراه کننده هستن. مورد داشتیما. دیدم که میگم

به شما بیشتر. عیدتون مبارک

اسماعیل رضوی دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 08:24 ب.ظ

سلام
ادرس مجازی را که تو ایمیل دادید
رجوعم به تفاسیر صرفا برای شان نزول قرآن کریم هست.رعایت خواهم کرد
خوش یاشید در این ایام شاد باش
یک سئوال :
فکر میکنید در اصفهان چند درصد از طلاق زوجین بدلیل اعتیاد مواد مخدر طرفین میباشد؟

سلام به شما.

اها... حالا از اون آدرس به مقصد رسیدین یا نه؟

درباره سئوالتون:
فکر میکنید اگه درصدشو بدونیم تغییری در اصل موضوع میکنه؟ مواد مخدر بزرگترین اهرم کنترل فکر و تعقل و قدرت زن و مرد ایرانی در دست مافیای این افیونه که من و شما خوب میدونیم از چه کانالی داره هدایت میشه!
اصفهان داره رکورد میزنه تو طلاق
دلایلش متنوعه. موادم یکی از اونهاست...

ایدا سه‌شنبه 7 مرداد 1393 ساعت 03:16 ب.ظ http://chapdast98.blogsky.com/

رمز را بدهید لطفا
آهنگ وبلاگت چه خوبه .. آرامش داره میشه باهاش پست خوند ...

فرستادم عزیزم. رسید؟

گوارای روحت.
خوبی دوستم؟

آقــــــMasʘ‿ʘd ـــــا پنج‌شنبه 9 مرداد 1393 ساعت 06:17 ق.ظ

عااااااااااااااااااااااااااااااا
چندی پست من یه مدت نبودمو ببین کاراتو

خب بریم سر اصل مطلب سوغاتی من چی شد کی بیام هل پوکم را بگیرم

عیدتان هم مبارک

مهمونی مامان بدون من خوش گذشت یا کسل بودی


کی بیام شیرینی اولین حقوق شرکدتون را بخوریم


من شیشه زیتون میخرم ولی چیزی بهم نمیرسه
هی میگن نخور خوب نیست خودشون تموم میکنند
میبینی تا کی دیوار کوتاهه باشم


اسم جدیدمم مبارک


من کلی جواب دادم

راسی رمز بهم ندادیا من رمــــــــــــــــــــــــز:@



راسی کامنت مینا خانوم کم بود
کامنت اقای رضوی هم اضافه
برا مینا خانوم باید بگیم یا ابلفضل
برا اقای رضوی بگیم
یــــــــــــــــــــــــــــــاااااااااااااااااااااااااا حسین


والا



جات واااااااااااااااقعا خالی بود خبیث

آقــــــMasʘ‿ʘd ـــــا پنج‌شنبه 9 مرداد 1393 ساعت 06:00 ب.ظ

اینو که میدونم جام خالی بود

بقیه پست منو نخوندید یا پیچوندید

اعتماد به نفست توووووووووووووووپ :دییییی

خوندم. با عجله. ولی کلمه به کلمه

اسماعیل رضوی پنج‌شنبه 9 مرداد 1393 ساعت 09:42 ب.ظ

سلام
خوش بحالتان راحتین از شلوغی ترافیک و هجوم دیوانه وار مردم برای گریز از تهران .مهمان من صبح ساعت 8 از تهران راه افتاده ساعت 3و نیم بعد ار ظهر رسیده به 40 کیلومتر بعد از کرج .الان اینراه را یکساعته آمدم .چه خوبه اصفهان تنها پایتخت فرهنگی وازمصیبتهای تهرون دوره افتاده
تا دچار شور حسینی بقول آقا مسعود نشدم بروم سر اصل مطلب
بله به آن مقصد عالی با پا پیش گذاشتن شما رسیدم .تقصیر خودم نیست تیر ماهی هستم.ممنون از حسن نگاهتان به این کنجکاوی .....
راستی منم میخوام......................رمز!!!!
آدینه خوبی داشته باشید

سلام آقااااا.
خوش گذشت مهمونی بازی؟

جدیدا اصفهانو ندیدین پس!
افتضاح شده اصن.
مرده رودش یک طرف و ترافیکش اون طرف

این مسعود خبیثو ازش دوری کنین وگرنه پشیمونی سودی نداره بعدا
از من گفتن

ضمن تشکر از شوق شما برای خوندن پست قفل ، همونطور که نوشتم اون پست یه پست خانمانه س

راستی نظرتونو درباره مقصد تو خصوصی برام بنویسین

آیدا شنبه 11 مرداد 1393 ساعت 01:42 ب.ظ http://chapdast98.blogsky.com/

خوووبم دوستم ... بهتر از این نمیشم !! "(البته از آخر )
دچار یک سری درگیری های روحی ام

چرا؟ چی شده؟ اگه دوست داری بگو برام

آقــــــMasʘ‿ʘd ـــــا شنبه 11 مرداد 1393 ساعت 06:20 ب.ظ

چه نوع توپی میشه توپشو معلوم کنی:دی

خوبه شور حسینی زدیمو این همه نوشتی اگه نمیگفتم چقدر مینویشتی:دی
مگه من چمه خوب مظلوم دیوار کوتاه سز بزیر

سوغــــــــــاتی من چی شد کی بیام بگیرم

توپ پلاستیکی که وسطش چاقو خورده و پاره پوره شده :دیییییییییی

الان مخاطب کیه دقیقا؟ o-0

هروقت خواستی. دوباره لحنت تهدیدآمیز شده هااااا

آقــــــMasʘ‿ʘd ـــــا شنبه 11 مرداد 1393 ساعت 07:16 ب.ظ

اص به من میاد لحنم بد باشه یا تهدید امیز همین طوز بگو نخریدم به یادت
نبودم چرا هی میپیچونی خوبه من خودم استاد پیچوندنم

مخاطبم اقای رضوی بود

اصلا و ابدا

سلاااااااااااااام استاااااااااااد

با آقای رضوی دیگه چکار داری؟ چرا هی به دوستای من پیله میکنی؟ بزنمت؟ بزنمت؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد