روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. تو سرسرای طبقه اول دادگستری استان ، نمایشگاه کتاب برپا بود :)

چهارتا کتاب درجه یک خریدم و تخفیف نمایشگاهی خوبی هم بهش خورد :)


2. استفاده از آرم وکالت (پلاک یقه) برای وکلا اجباری شد!

عدم استفاده از اون ، تخلف انتظامی محسوب میشه و پیگرد قانونی خواهد داشت :|


3. شرکت ، یه پروژه ملی رو کلید زده.

حاج آقا (رئیس :دی) به رئیس جمهور قول داده که پروژه حداکثر تا چهارماه دیگه به بهره برداری برسه!

از اعتماد به نفس رئیس ، لذت میبرم :)

صبح که داشت میگفت قول چهارماهه دادم ، من وحشت کردم و خودش میخندید :%

تو منطقه ای که پروژه ، کلید خورده دیگه کارگر بیکار وجود نداره :)

بعد از اتمامش هم بیشتر از دو هزار فرصت شغلی مهیا میشه :)


یه چیزی هم اتفاق افتاده که بابتش حرص خوردم:


مسئول قسمت حقوقی شعبه تهران ، یه خانم فارغ التحصیل رشته حقوقه. فقط فارغ التحصیل رشته حقوق.

چون معرف داشته فعلا داره امور حقوقی شعبه تهران رو اداره میکنه. البته انصافا سوادش خوبه اما ایشون صرفا یک کارشناس حقوقه. خب... دوسه بار به من زنگ زد و هربار مصرانه تاکید میکرد که من و شما همکاریم! مثل اینه که یه دانشجوی پزشکی به یه پزشک متخصص بگه من و شما همکاریم!


نهایتا بار آخر که تماس گرفت ، گفت که من و شما همکاریم و شما باید منو در جریان کارهاتون بذارین!


جااااااان؟! شما باید در جریان کارهای من باشین؟! اونم من که مثلا وکیل محرم و معتمد رئیس هستم؟!

اونوقت امور شعبه اصفهان چه ربطی به دفتر تهران داره که من "باید" شما رو به این استناد که "همکاریم" در جریان بذارم؟!


محض احتیاط ، از رئیس پرسیدم که ضرورتی داره خانم فلانی در جریان کارهای من باشن؟

تعجب کرد و گفت ابدا!

گفتم پس لطفا خودتون بهشون متذکر بشین که انتظار بیجا از من نداشته باشن. من وکیل مستقل شما هستم و فقط به شما مسئولم. یعنی چی که ایشون منو از راه دور کنترل میکنه؟!

طفلک رئیس اصلا شوک شد. نمیدونم این یارکشی ها تو شرکتی در این سطح چه آخر و عاقبتی داره؟...



نظرات 5 + ارسال نظر
اسماعیل رضوی چهارشنبه 11 تیر 1393 ساعت 04:43 ب.ظ

سلام وخدا قوت
به نظر برخوردتان با آن خانم فارغ التحصیل کلنگی میآد اما حتما حس کردید که لازم . جنگ اول بهتر از صلح آخره.حساب آمد دستش!!!!!!!!
دو تا خانم در یک صورت با هم کنار میایند در صورتیکه پای نفر سوم وسط باشه!!!!!!

سلام.
کلنگی؟ یعنی چی دقیقا؟!

جنسیت برای من مهم نیست. هم با خانما کنار میام و هم با آقایون. فقط اون کسی که میخواد با من کار کنه باید متراژ گلیم شو دقیق دقیق بدونه.

اسماعیل رضوی چهارشنبه 11 تیر 1393 ساعت 05:21 ب.ظ

کلنگی همان چکشیه یعنی طرف سر جاش میخکوب میشه . این اصطلاح که بوی خشونت از آن متصاعد میشه به قصد تخریبه........اما من قضاوتی نکردم گفتم به نطر میآید قطعا شما هم این قصد را نداشتی. توی دنیای مجازی چون لحن وجود ندارد سوتفاهم پیش میآید .در جلسه مثنوی خوانی دوست اصفهانی که مطبوعاتی هم هست دارم که جدی ترین حرفها را که میزنه به خاطر لحن شیرینش ،دلپذیرترین برداشتها را میتوان کرد.دیروز ایمیلی فرستادم گمان میکردم کامنتهایم را فرصت نکنید به این زودی بخوانید.در صلح وآرامش باشید

آها. الان گرفتم. بله اون برخورد کلنگی واقعا لازم بود اما در حد کلنگ و با خشونت و به قصد تخریب نبود. صرفا به قصد تادیب بود

نگران نباشین. سوء تفاهم نشده. من حالم خوبه. شما چطور؟

من معمولا عصرها کانکتم و به کامنتها آنلاین جواب میدم

سالواتوره دی ویتا پنج‌شنبه 12 تیر 1393 ساعت 10:07 ق.ظ

خانم وکیل دست ما رو هم یجایی تو این شرکتتون بند کن خو
بخدا مردم از بیکاری

به! سلااااااااااااام شا دوماد
آقا مبارکااااااااا باشه. انشالله که سالهای سال کنار هم شادوخوشبخت باشین.
چه خبرا دیگه؟ سرگرم شدی حسابی الان؟
اون سینماهه دیگه فیلم نمیذاره؟ درشو بستی یا بستن؟

دنیا جمعه 13 تیر 1393 ساعت 11:07 ق.ظ

س ع د
فقط خودت باش با اراده ای پولادیت
حسادتها چشم وهم چشمیها شروع شده اند
ولی اراده تو سلامت نفس وشهامتت را اثبات خواهد خواهد کرد
پس محکم باش

سلام عزیزم :*

هستم. خیالت راحت

اسماعیل رضوی جمعه 13 تیر 1393 ساعت 10:21 ب.ظ

سلام حال سرکار محترم .ادیته تان بخیر و شادی
داشتم وبلاگهای تیر ماه را مرور میکردم برخوردم به 14 تیر .سالروز تولدتان مبارک انشالله همیشه شاد و خرم وزنده دل باشید و دوستانتان در کنارتان همواره از وجود عزیزتان دلگرم وشاد باشند .تیر ماهیها وافعا خاصتد ......به سراغ تیرماهیها اگر میرویم نرم و اهسته میرویم آنها ظبیعتشان مانند آب لطیف و حساس است و سایه پلیدی نبایدبه درگاه وجود بلندشان بیفتد زیرا زود گرد ملالت بر چهرهشان مینشیند.از اینکه با تشخیصتان برخی از کامنتها را درج نمیکنید ممنونتان هستم.ضمنا به نطر شما اشکال نداره مطالبیکه شخصی به نظر میاید از طریق ایمیل ارسال کنم؟امیدوارم قبول طبعتان باشد.تیرماهیها اصلا آدمهای مرموزی نیستند .راستی تولد چند سالگیتان مبارک؟!! روح وجسمتان گزند مباد شب بخیر

سلام جناب رضوی. حال و احوال؟
بسیار ممنونم بابت تبریکتون. خودتون هم که تیرماهی هستین پس خوب تیرماهی ها رو میشناسین

درمورد شما تا الان همه کامنتهاتون تایید شده و مطلب غیرقابل تایید داخلش نبوده. منظورتونو متوجه نشدم.
ممکنه ایمیلم هر روز چک نشه. شما اگه حرف خاصی دارین که دوست ندارین بقیه بخونن میتونین از همین وب اونو خصوصی ارسال کنین. مثلا اول کامنتتون بنویسین خصوصی یا از طریق گزینه تماس با من ارسال منین که خودبخود خصوصی میرسه.

سی و هفت رو تموم کردم

متشکرم. همچنین شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد