روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. الان از مراسم ختم پدر همکارم برگشتم. با چندتا از همکارای دیگه رفتیم. چه جو سنگین غم انگیز بدی :(((


2. یه ضرب المثل هست که میگه سه دسته از آدمها تابستون و زمستون ، کت و شلوار میپوشن: قضات و وکلا و مجانین!

از صبح تا حالا تو کت و شلوارم. صبح دادگاه و اداره ثبت و دارایی و حالا هم که مراسم. کلا بدنم سوخته :@@@

خب دلم میخواد تو دادگاه یه مانتو نخی سبک بپوشم که همچین باد بیفته توش و کیف کنم :///


3. مامانم دیشب زنگ زده میگه صبح پنج شنبه میخوام خودم بیام بچه مو از زیر قرآن رد کنم!

میگم من که جایی نمیخوام برم!

- تو رو نمیگم که! زیتونکو میگم!

- آهان! ایشون بچه تونه؟؟؟ اونوقت سمت من چیه این وسط؟ اونوقت مادر من ، فکر میکنی از زیر قرآن ردش کنی حله؟!

- بچه مه. معلومه که بچه مه. حرفی داری؟ ساعت چند باید بره؟ کاری به من و قرآن نداشته باش!

- اوکی. لیس للانسان الا ما سعى.

- باشه :@

- باشه :|


4. بفرمایین آلوی زرد و شابلون و سیب گلاب :)




نظرات 3 + ارسال نظر
ایدا سه‌شنبه 3 تیر 1393 ساعت 09:58 ق.ظ http://chapdast98.blogsky.com/

واییی کنکورر ..
براش دعا میکنم با آرامش بره سر جلسه و اونچه در توانش هست رو جواب بده و بتونه مدیریت زمان داشته باشه .. به امید خدا یک رشته خوب قبول بشه .. آمین

مرسی عزیزم. لطف میکنی :*

رشته هاش فوق العاده محدوده. آآآآآآآآمین...

من چهارشنبه 4 تیر 1393 ساعت 05:43 ب.ظ

نیستی خانوم وکیل کوجایی

دور نیستم :|

زلال جمعه 6 تیر 1393 ساعت 01:19 ق.ظ

خدا همه مون رو رحمت کند و بیامرزد .
.
بچه ها با وجود نوهه ها دیده نمیشن
چرا؟
خب شما بادام رو مغز میکنی به پوسته هاش هم توجه میکنی ؟!

امیدوارم.

واقعا موچکرم. الان کاملا توجیه شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد