روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. فردا کارت کنکور میاد... لعنتی... :|


2. دارم اظهارنامه مالیاتی و سی دی معاملات فصلی رو تنظیم میکنم واسه پول زور :@


3. عصر پنج شنبه ، جلسه ماهیانه مرکز نور ، خییییلی خوب بود :)

یه کتاب جدید از مسئول مرکز ، امانت گرفتم به نام "با زندگی برقصیم" نوشته "سوزان جفرز" و ترجمه "مهدی قرچه داغی".

دیروز تقریبا نصف کتابو خوندم و نتیجه ش این شد که میرم اون میز و نیمکت چوب روس چهارنفره رو میخرمش :)))


4. در جریان دل آرام و قلب مطمئن و روح شاد و ضمیر امیدوار دختر من که هستین؟!

نه انگار که پنج روز دیگه ، کنکور داره. داشتم می اومدم دفتر ، میگه مامان جونم شب داری میای شام خوشمزه و تنقلات سفارشی یادت نره هاااا ، میخوایم بشینیم کمدی ایران - آرژانتین ببینیم و بخندیم =))


5. فردا صبح ، شرکت :)



نظرات 5 + ارسال نظر
دنیا شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 06:48 ب.ظ

س ع د
ایشالا بسلامتی و دل خوش
ایشالا دخترت از سد کنکور عبور میکنه
مبارک باشه هرچیزی که خریدی و هر چیزی که اینده میخری

سلام دنیاجونم :*
مرسی عزیزم.
امیدوارم. دعامون کن لطفا.

ایدا شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 08:51 ب.ظ http://chapdast98.blogsky.com/

بذار خوش باشه بچه .. بذارشادی کنه جوونی کنه ! ما چی شدیم تو استرس و دیوونگی کنکور !
دوست قدیمیم ارشدش رو هم گرفت .. حالا سر درگمه که چرا نتونسته یه ادم مطمئن توی زندگی برای خودش پیداکنه !! مامانش انقدر که فشار آورد به این بچه برای درس الان نه میدونه درسه چی بود و چی شد ! نه زندگی شحصی آرومی داره !

خوش باشه بچم. دلم از خدا فقط خوشی شو میخواد.

آیدا منظور و معنی خصوصی تو نگرفتم. واضح تر میگی؟

Masʘ‿ʘd شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 10:33 ب.ظ

4حالا خنندیدید کمدی را دیدید:@
دمشون گرم
خسته نباشند

4. نیس که تو خودت علم غیب داشتی و نتیجه و کیفیت رو میدونستی؟؟؟
برو برو از خدا بترس =))

ای ول داشتن تک تک شون :)
خدا نگذره از داوره :@@@

آرتمیس بانو یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 02:24 ب.ظ

اول-آخ بمیرم که تو این پستت چقدر استرس به آدم منتقل میشه.
دوم-ما با کلی اعمال شاقه رمز رو دریافت کردیم اما چه حکمتیه که رمززو اشتباه اعلام میکنه!!!!!!!!!من موندم؟!!!
سوم-به این دختر نازنین کلی باید افتخار کنی.دوری ازاسترس بهترین کارروزهای قبل ازکنکوره وباعث میشه مغزآمادگی بیشتری برای لحظه نهایی داشته باشه.امیدوارم که تا لحظه کنکور اجازه نده که اضطراب هوشیاریش رو هدف قرار بده.
چهارم-دوست خوبم باتوجه به اینکه گفتی بودی شاید ازپست رمزدارت ناراحت بشم!حدس میزنم که شاید مطلبی خلاف عقایدم نوشته باشی.عزیزم رمزدموکراسی واسلامی که من آموختم اینه که دوری ازتعصب،پذیرش عقاید مخالف رمزصلحه.من درمدرسه ارامنه درس خوندم.ازسن11سالگی درموردتمامی ادیان تحقیق کردم ودرنهایت به اسلام رسیدم.ومعتقدم که رمزدین من اینه"هرکسی ازظن خودشد یار من"
پنجم_اینو نمیگم که دیگه ازپرحرفیم کمربه قتلم نبندی.

اول- بابت مالیات و کنکور؟ ببخشید دیگه. اگه هیجاناتمو تخلیه نکنم خفه میشم :|
دوم- ای باباااااااااا... چرا آخه؟ ببین ممکنه یه چیزی رو رعایت نکرده باشی. میام وبت توضیح میدم :*
سوم- افتخار میکنم. عاشقشم. اما خب نگرانم. چیکار کنم؟ :"(((

چهارم- کاملا در اشتباهی :دی
وقتی پستو خوندی میفهمی چرا اون حرفو زدم.
اگه منو بیشتر میشناختی کلا این بند رو نمی نوشتی :)

پنجم- من با کامنتای طولانی دوستای فهیمی مث تو عششششق میکنم. نگران نباش. من زیتونم. مظهر صلح که دست به قتل نمیزنه =))

Masʘ‿ʘd یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 05:55 ب.ظ

من از قبل اعتماد داشتم
نتیجه هم 1به صفر به نفع تیم ملی خودم زده بودم
چون میدونستم تیم کشورم این دوره با دوره های قبل فرق داره
به خاطر مربیش

آفرین به تو و اعتمادت.
من که نداشتم :دی
فقط میخواستم با گل کمتر ببازیم. کف کرده بودم از بازیشون و اعتماد به نفسشون :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد