روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. صبح پنج شنبه ، یه دادگاه بد داشتم. فقط استرس کشیدم. خوبه که موکلم نبود وگرنه دیوونه میشد طفلک :"(


2. صبح پنج شنبه ، اولین ذره بین رسمی در سال 93 برگزار شد :)

(مرسی از کاکتوس جونم و مامان خانومش که اومدن :***)


3. پنج شنبه شب ، با دخترم رفتیم خیابون گردی :)

اصلا حال روبراهی نداشتم اما دخترم ، عاشق شلوغی های شاده. دوست داشت بره بیرون و بگرده و غذا بخوریم و بخندیم و یادمون بره که کنکور داریم و... :دی

منم حال بدمو گذاشتم تو کمد و درشو بستم و زدیم به خیابون :)

گشتیم و شام خوردیم و واسه خونه خرید کردیم و برگشتیم :)


4. دوستان خوبی که تا حالا زحمت میکشیدین و سوپرایزی می اومدین دفتر من و خوشحالم میکردین ، لطفا از این به بعد با هماهنگی قبلی تشریف بیارین چون حجم کارهای شرکت بالاست و ممکنه نتونم همون روز ، درست و درمون براتون وقت بذارم. بسیار ممنونم :)


5. پست بعدی ، یه پست خانمانه س. رمزو میفرستم واسه رفقا :*

(اگه به دستتون نرسید ، خبرم بدین.)



نظرات 13 + ارسال نظر
Masʘ‿ʘd شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 06:41 ب.ظ

۱خب یه چای میخوردید حالتون جا میومد این همه استرس هم نمیکشیدید:دی

۲ساعتش بد موقعست:@

۳اتفاقا من از عصر پنج شنبه تا صبح تو خونه بودم
تنهای تنها :(

٤حالا کی سوپرایز میومد ؟؟؟

٥منم رمز موخوام:@

1. عمرا زور چایی به همچین استرسی میرسید :@
2. چرا؟ خوبه که!
3. خب تنهایی میرفتی بیرون. یه نفره. نمی شد؟ :(
4. کی نه! ، کی ها :دی
5. خانمی مگه؟ =))

کاکتوس صورتی با گوشی اومده چی چی آورده؟ شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 08:07 ب.ظ

مرسی خودت

منم که خانمم و ناز
دل بعضیا بسوزه های جیگرم

منم تنها بودم ی تکون و لرزه ای هم آخرشبش دادام بهم داد که نگو
بعدش کلی نشستم خندیدم ولی خب فرداش موجبات برگشت بیماری فراهم شد کلی،غصه خورد :)))))

خیلی ناز شده بودی اتفاقا.
رنگ رژ لبت بهت اومده بود :)

ای بابا... طفلی جفتتون :/

کاکتوس صورتی با گوشی اومده چی چی آورده؟ شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 08:53 ب.ظ

مغسییییییی
اینو نونو برام انتخاب کرد هروخ میزنم کلی ذوقمو میکنه میگه بهت میاد خخخخ
حالا میدونی قبل اینکه بیای حرف بزنیم مامانم رو به روم وایساد چی گف؟
گف چقدر سرخ کردی...تازه دید :))))))
بگو برق روشو کی بهم هدیه داده؟؟؟ جیگرشو برم خخخ

واقعا بهت می اومد :)

:دی

مینا یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 03:35 ق.ظ

خیلی کار خوبی کردی دوستم. اینجوری حال خودت هم بهتر میشه. دیگه چیزی تا کنکور نمونده. شمارش معکوس داره شروع میشه. در مورد اون سوال رتبه ی لازم برای روانشناسی صنعتی اصفهان هنوز اطلاعاتی پیدا نکردم. نگران هیچی هیچی نباش. تا چند روز دیگه استرس بزرگ کنکور میره جزو خاطرات. :-********

مرسی عزیزم:*
هیچ اشکالی نداره. دیگه ول کردم رتبه رو.
امیدوارم جزو خاطرات شیرین و خنده دار بشه

راستی میناجونم
یه چیزی رو هی یادم میره بگم بهت وقتی میام وبت.
بذار بگم تا یادمه:دی
یه بار گفتی که روی هردوتا خطم مسیج دادی. انگار مال شب عید بود. از اون روز میخواستم بهت بگم که من دیگه از ایرانسله استفاده نمیکنم و فقط 913 فعاله. اما یادم میرفت. خلاصه عزیزم مسیج یا تماس فعلا فقط روی 913 تا ببینم دوسیم میخرم یا نه

خاموش... یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 11:25 ق.ظ

3.منم برا چند دقیه نا قابل خیابون گردی،هم موتورم داغان شد هم خودم داغان داغان شدم.فقط بخاطر یه آدم احمق که وسط خیابون تو اون ترافیک شلوغ در ماشینو یهو باز میکنه و............بعدشم فرررررررررررررررررررررراااااااااااااااااااااررررررررررر

همینه دیگه شما وکیله دیه رو ببرید بالا اوخ مردم میزنن در میرن .خخخخخخ پیرو همون پسته بود رفته بودی بیمه رو تمدید کنی یا رو درمود چی گفت

3. ای بابااااا... چی شدی حالا؟ خوبی؟!!!


آره دیگه. میتونیم ، میکنیم
شمام هروقت زدی ، در برو. چون سال دیگه تصمیم داریم بازم ببریمش بالاتر

نهال یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 07:33 ب.ظ http://1nahal.blogfa.com

زیتون بانو! رمز رو عنایت می فرمائید؟

بله عزیزم. میفرستم برات

Masʘ‿ʘd یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 07:37 ب.ظ

۱شما یبار امتحان کنید جواب اگه نداد: دی
۲اخه صبح باید رفت کار
۳حوصله نداشتم وگرنه یه نفر زنگ زد که بریم ولی پیچوندمش فردا هم کلی اومد منو زد تا فهمید
پیچوندمش و ناراحت شد:(
٤من یبار یجا رفتم بدون هماهنگی نزدیک بود با عزرائیل دیدن کنم
تهدیدم کرد که یه کتک طلب داری:دی
٥لا الله اله

1. نمیده. مطمئنم. در دوران جاهلیت میخوردم :دی
2. آها... نیس که اداری هم هستی و دوهفته یکبار نمیتونی دوساعت مرخصی بگیری و ... بگو حالش ندارم. خلاص
3. پیچوندی؟ خدا بپیچونتت
4. جدی؟ کجا؟ عزراییلم خوبه. فقط تو بدی
5.

Masʘ‿ʘd یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 10:24 ب.ظ

ا ﻭﯾﮋﮔﯿﻬﺎﯼ ﺯﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ :
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﺎﺳﺎﮊ ﻓﯿﻠﯿﭙﯿﻨﯽ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﻪ .
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﯿﻮﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺩﻫﻦ ﺁﻗﺎﺷﻮﻥ ﺑﮕﻪ ;ﮔﻮﺷﺖ
ﺑﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﺘﻮﻥ
ﺳﺎﯾﻪ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺍﻓﺮﺍﻃﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﻭﺍﺱ ﺁﻗﺎﺷﻮﻥ ﺟﻮﻥ ﺑﺪﻩ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺻﺪﺍ ﺧﺮﻭ ﭘﻒ ﺁﻗﺎﺷﻮﻧﻮ ﺷﻨﯿﺪ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ
ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺑﺎﻻ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﻭ ﺑﮕﻪ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺳﺎﯾﻪ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻣﻮﻧﻪ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﮑﺮ ﻭﺍﺳﻪ ﺳﺎﯾﻪ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺧﻮﻧﻪ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺗﻮﻟﺪﺵ ﺳﯽ ﺍﻡ ﺍﺳﻔﻨﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﺒﺎﺭ ﻭﺍﺳﺶ
ﺗﻮﻟﺪ
ﺑﮕﯿﺮﯼ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻮﺭﺍﺑﺎ ﺁﻗﺎﺷﻮﻧﻮ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﺑﮕﻪ ; ﺍﯼ ﺟﺎﻧﻢ ﭼﻘﺪ
ﮐﺜﯿﻔﻮ ﺑﻮ
ﮔﻨﺪﻭﺱ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﻓﺪﺍﺵ ﺑﺸﻢ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﭼﺎﺩﺭ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﺑﺒﻨﺪﻩ ﺩﻭﺭ ﮐﻤﺮﺵ ﮐﻞ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺟﺎﺭﻭ
ﺩﺳﺘﯽ
ﺟﺎﺭﻭ ﺑﺰﻧﻪ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺭﺧﺘﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮ ﺗﻤﯿﺰ ﺑﺸﻮﺭﻩ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﻪ ﻧﻪ ﺟﻮﺟﻮ ﻭ ﻣﻮﺟﻮ ﻭ ...
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﻮﺳﮏ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﺑﭙﺮﻩ ﺗﻮ ﺑﻐﻞ ﺁﻗﺎﺷﻮﻥ ﻭ ﻫﯽ
ﻣﺎﭼﺶ ﮐﻨﻪ
ﺁﻗﺎﺷﻮﻧﻢ ﺑﮕﻪ ﻧﺘﺮﺱ ﺿﯿﻔﻪ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﺎﻫﯽ ﯾﻪ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﺒﺎﻓﻪ
.
ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺗﺮﺷﯽ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ ﺭﺏ ﮔﻮﺟﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﯿﺮ !!
ﻭﺍﻻﺍﺍ

:/

مینا دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت 02:14 ب.ظ

دو سیم بخر من که همیشه فقط دو سیم خریدم و راضی ام و هیچ وقتم مشکلی نداشتم
اما کلا از وقتی که خط ثابتمو فروختم ارسال اس ام اسام با مشکله
نمیدونم دلیلش چیه ولی یکی در میون میرسه با این که دلیور هم میشه
یه بار یکی از دوستام دلخور شده بود که جوابمو ندادی رفتم گوشیو آوردم گفتم ببین جواب دادم دلیور هم شده دیگه از کجا بفهمم که نرسیده به دستت
باید پیگیر شم ببینم چرا اینجوره یا یه خط ثابت بخرم باز
اون خطو 7 تومن میخواست یه شرکتی همش زنگ میزد وسوسه شدم فروختم
دیگه تنبلیم اومد یکی دیگه بخرم گفتم ولش کن همین رایتلو و ایرانسل مگه چشه با بیشتر دوستامم که با وایبر در ارتباطم
ولی بعد دیدم واقعا اعصاب آدمو به هم میریزه
ولی یه چیزش خیلی خوبه اونم این که از قبض موبایل خلاصی یافتم
خلاصه اینارو گفتم که بگم من هم روز زن هم همین سری که مسیج دادی جواب دادم ولی ظاهرا به دستت نمیرسن و ببخش واقعا حتما پیگیری میکنم
و چشم
به ایرانسل پیام نمیدم
بووووس:-***

میخرم. میخرم. حتما دوسیم میخرم

آره یادمه گفتی خطت مشتری داشته. قرار بود یه مشتری همونجوری واسه خط منم پیدا بشه که نشد

نه اصلا هیچ مسیجی ازت نگرفتم
نمیدونم مشکل خطت چیه. حالا این مسیج مناسبتیا خیلی اهمیت نداره اما مثلا همون شب که نگرانت شده بودم واقعا با همه وجودم منتظر شنیدن صدای مسیج بودم. یه اوضاعی بود. آخرشم هیچی نرسید

آرتمیس بانو دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت 03:45 ب.ظ

همیشه به گردش.

:*

آرتمیس بانو دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت 03:46 ب.ظ

لفطا به من هم رمز بدین...

چشم عزیزم

بانو دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت 04:03 ب.ظ

سلام
از اینکه منو جز خانما ب حساب نیاوردید کمال تچکر را دارم :|

اصن من دیگه نم یام

=))
الهی... یه تشکر کوچولوی خشک و خالی هم کفایت میکرد :دییییی


Masʘ‿ʘd دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت 06:48 ب.ظ

حالا این علامت یعنی چه که به من جواب دادید
:دی

۲اداری نیستم ولی عصر را بهتر میتونم بپیچونم تا صبح و در ضمن از اون روزی هم که دوستم دیگه نیمد دیگه صفا نداره:دی

معنی علامت: بی تفاوتی همراه با کج و کولگی مخلوط با تعجب.

2. دقت کردی فقط تو کار پیچوندنی؟ یه روز یکی پیدا میشه بد میپیچونتت هااااا. از من گفتن
هاهاها... خوشحالم که صفا نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد