روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد



1. صبح پنج شنبه ، چندتا کار عقب مونده و دو سه تا کار بانکی داشتم که انجام شد و خیالم راحت شد از بابتش :)


2. کار کفپوشهای داخل خونه فسقلانی که تموم شده و دیگه پنج شنبه رفتم فاکتور مبلها رو گرفتم و تصفیه کردم و بعدشم رفتم خونه تا مبلها رو بیارن که آوردن و چیدنشون و بسی دوستشان میدارم :)

کفپوشها هم بی عیب و نقص و تمیز ، نصب شده بودن اما آقاهه هر چی آشغال و پرتی و کارتن بود همونطوری ریخته بود و رفته بود :@@@

منم دست نزدم تا واسه پله ها که اومد بهش بگم جمعشون کنه :)))


3. صبح جمعه کلا به آشپزی گذشت :)

یییهووو تصمیم گرفتم که برای اولین بار در عمرم ، "کبه" درست کنم.

با اینکه تجربه اول بودش اما  خوشمزه و با کیفیت شد ولی آقا چشمتون روز بد نبینه که پس از پایان مراحل پخت ، تمام اجداد مرحومم رو زیارت کردم :دییییی

اما به امتحانش می ارزید :)


4. غروب جمعه از فرصت غیبت دخترم استفاده کردم و رفتم یه باغ گلخونه بسیار زیبا و متنوع که تولید کننده انواع کاکتوس و گلها و درختچه های زینتی هستش و دوتا سبد از انواع کاکتوس خریدم به قیمت بسیار عالی :)

یه دونه هم "اریکا" خریدم که خیلی نازه :*

یه بار دیگه هم باید برم و گیاهان مخصوص تراریوم ازش بخرم چون دیدم که چیزای مناسبی داشت :)


5. اون حاج آقایی که از اون مرکز مذهبی تماس گرفته بود واسه کلاس حقوق خانواده رو دیدمش. اصن حاج آقا نبود! خوشبختانه بسیار آدم معقول و نرمالی بود و درباره چهارچوب کلاس به توافق رسیدیم و قرار شد که خبر از بابت تعداد جلسات با ایشون باشه و تعیین روز و ساعتش با من :)


پ.ن

ممد! خوبه که نیستی و خیلی چیزا رو نمی بینی...



نظرات 1 + ارسال نظر
مینا دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 02:08 ب.ظ

سلام عزیزم

خیلی خوبه که کارای خونه ی قشنگت داره به خوبی پیش میره
کی قراره اونجا ساکن بشی؟ بعد از کنکور زیتونک؟

کبه چیه دوستم؟ اول خوندمش کته! گفتم وااای چه حوصله ای داره دوست جونم یعنی همیشه پلو رو آبکش میکرده؟ :))))


اینجا نمایشگاه گل و گیاه بود
نمیدونم تموم شد یا نه ولی خیلی دلمون میخواست بریم اما فرصتش پیش نیومد
خیلی دوست دارم گلدون زیاد داشته باشم اما میترسم بلد نباشم نگهداری کنم و بمیرن و مریض شن طفلکیا :(
ولی هر دفعه میرم خونه مادرشوهرم و گلخونه ی سر حال و رنگارنگش رو میبینم دلم گلدون میخواد
راستی اریکا هم بگو چیه :دی

موزیک نو مبارک :)

سلام نازنین دوستم

آره فعلا تصمیم مون واسه بعد از کنکوره مگر اینکه فورس ماژور پیش بیادش :|

کبه هم یه نوع کوفته سرخ کردنی خوششششمزه س که خمیرش از کته خیلی نرم برنج ایرانی درست میشه و مغزش تو رسپی اصلی ، مخلوطی از گوشت چرخ شده و زرشک و سبزی معطر و سیب زمینی و کشمشه اما من رسپی خودمو دارم :دی
من وسطش مرغ و زرشک و گردو و پیاز داغ گذاشتم.
اگه از این ترکیبات خوشت میاد دستور کاملشو با جزئیات برات مینویسم :***
راستش من هشتاد درصد اوقات ، پلو آبکشی میپزم :|

اریکا گلی است بسیار ناز و ظریف و خوشجیل موشجیل که باید عکسشو برات بذارم تا ببینیش چون بیشتر از این نمیدونم درباره ش =))

مرسی دوستم. عوضش میکنم ، زیاد دوسش ندارم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد