روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. کانون وکلا واسه جشن روز وکیل مدافع (صدوچهارمین سالگرد تاسیس نهاد وکالت در ایران و شصت و دومین سالروز استقلال کانون وکلا) کارت دعوت فرستاده. اونوقت توی چهار خط دعوتنامه ، دو بار متذکر شده که "شخصا" تشریف ببریم :دییییییییییییییی


2. امروز که رفتم دادنامه طلاق توافقی رو از شعبه بگیرم ، دوباره گوش جان سپردم به تعریفهای زن موکلم :دی

اگه بتونم باید یه جلسه واسه موکلم بذارم و توجیهش کنم که با این اخلاقهای خوبش ، هر زنی خفه میشه و فرار میکنه :(((


3. امروز با اینکه خیلی بدوبدو و پله نوردی داشتم ، اما خیییییییلی بهم خوش گذشت :)

خدایا شکرت :***


4. باد عجب زوزه ای میکشه o-0

آسمونم که غبارآلود و ابری :(


5. هی از سایتهای سنگ و جواهر ، مسیج حراج نوروزی میاد :"(

هی من قلقلکم میشه :دی

هی میرم قیمتها رومی بینم و میگم : یه روز میام میخرمتون :)

بعدشم فوری پیجو میبندم و میرم میرسم به کارم :)))

یه همچین اراده ای دارم من :پی



نظرات 3 + ارسال نظر
من سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 04:45 ب.ظ

چه وبلاگ خنده داری!
یعنی تو وکیلی؟خدابه دور. یعنی این وبلاگ یک وکیله؟چرااینقدر رنگارنگه؟
چندسالته؟

خداروشکر که خندیدی!

وکیل که هستم اما کجای وبم دیدی نوشته باشم: آهای ملت اینجا وبلاگ یک وکیل است؟!
بعدش چون وکیلم حتما باید قالب وبم رسمی باشه و فونتش سیستمی باشه و رنگش سیاه باشه؟!
من اینجا و تو این وب ، روزانه هامو مینویسم.
اینجا یه وب تخصصی نیس.
جاییه که هیجاناتمو تخلیه میکنم.
جاییه که کودک درونم که یه بزغاله شیطون و سرحاله ، مجال داره که خودشو نشون بده.
جاییه که خنده ها و غصه هامو ثبت میکنم.
اینجا دیگه وکیل نیستم هرچند از کارم هم مینویسم.... و یه چیز دیگه:
از این وب ، فقققققققققط خودم باید خوشم بیاد.
هر مهمونی هروقت که خسته شد ، به سلامت.

دنیا چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 05:48 ب.ظ

س ع د
خیلی وبت قشنگه
خیلی هم جالبه
خداراشکر که با وبت اگاهی میدی همین یه دنیا میرزه
همیشه موفق باشی

س ع :)

مرسی دنیاجون. بالایی یه نظر دیگه داشت

خودت هم شاد و موفق باشی

کــــاکتوس صــــورتی چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 08:15 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com

شرمنده نتونسم خودم رو کنترل کنم از لذت بردن از گفتن این سخت:
"من" جان کجایت سوخته؟ بویش تا اینجا رسید

===
راستش بگو ببینم نبردی همراه که؟‌:دییییییی
گوشی چطور؟‌:))

کلا راحت باش :*
:دی
"من" جان با شما بودن


نرفتم اصن :(
چهارشنبه بود. دفتر قرار غ ق کنسل داشتم :@

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد