ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1. روزمو با خبر فوت پدر یکی از دوستامون شروع کردم :"(
موبایلمو که روشن کردم مسیج کاکتوسی اومد که دوستمون پدرشو توی یه تصادف از دست داده...
کلا حالم گرفته...
صبح ، مراسم سومشون بود که من کارگاه شرایط ضمن عقد رو داشتم.
عصر هم که تو دفتر قرار داشتم.
همون صبح میخواستم زنگش بزنم. دوبار گوشی رو برداشتم و هردوبار جوری اشک اومد تو چشمم که منصرف شدم.
مسیج دادم و حرفای کلیشه این جور مواقعو براش نوشتم.
جواب داد که حضور دوستان براش ، قوت قلبه و تشکر کرد.
بیشتر ناراحت شدم و بیشتر دلم گرفت...
یکشنبه ، مراسم هفت پدرشه.
با اینکه هیچ حس خوبی از شرکت تو مراسم ختم ندارم اما صرفا بخاطر جمله ای که تو جواب مسیجم نوشت ، حتما نیم ساعت میرم تا حضورا براش آرزوی سرسلامتی کنم :(
2. جلسه اول کارگاه که بیان کلیات و مقدمات بود ، خوب برگزار شد شکرخدا :)
فردا جلسه دوم و درواقع جلسه اصلی.
3. فردا عصر ، نشست چهارم مطالعات زنان :)
4. جمعه ، تمیزکاری :@ و مطالعه :)
خدارحمتشون کنه
مرسی اما نبینم دیگه از این اسمهای بد واسه خودت بذاری. میزنمتااااااا
دوستمون خیلی گرفته بود ...
ولی زندگی همینه ... من امروز غصه دار دو دوستم بودم که بخاطر پدرشون اشک میریختن :(
":((((
اوهوم. زندگی همینه!
وای خیلی بده صبح اول وقت آدم یه خبر بد بشنوه!
یاد اون روز افتادم که اتوبوس اصفهان-تهران شب تصادف کرده بود و داداشم هم دیشبش رفته بود تهران!
صبح با خبر رادیو از جام پریدم، خدارو شکر برادر من تو اون اتوبوس نبود ولی اونقدر حس بدی بود که هیچ وقت یادم نمیره :((
خییییییییلی بد... کلا روزم خراب بود دیگه :(
پس تجربه شو داری. طفلک اونها که خبرو شنیدن و عزیزشونو از دست دادن :"(
خدارحمتشون کنه وبه دوستتون هم صبرعطا کنه.
مرسی عزیزم. خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه