روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد



1. پنج شنبه صبح تا ظهر ، شهر تعطیل بود...

عصرش از ساعت 3:30 تا 6 ، جلسه کمیته روانشناسی انجمن زنان بودم :)

هرچند موضوع بسیار خوبی داشت اما از ناآگاهی و اطلاعات ناقص چند نفر از حاضرین ، خعلی حرص خوردم :(


ساعت 6تا7 با دوستم برای شرکت در مراسم همشهری سفرکرده به حسینیه محل مراسم رفتیم....


2. جمعه صبح تا ظهر ، کوزت :@@@


3. عصر جمعه تا آخر شب ، جای همه خالی به خرید و خوردن و تفریح حوالی سی و سه پل و میدان انقلاب تا خیابان سپه گذشت :)))

و من البته تموم این ساعات رو با خودم در حال کشمش بودم که دچار وسواس احتکار نشم :(((

نمیدونین سر چه چیزایی با خودم جنگیدم... چه پانچوهایی... چه ساپورتهایی... چه سویی شرتهایی... چه بلوز و ژاکتهایی... چه نیم بوتهایی... فقط جنگیدم و جنگیدم و از همه همش سربلند بیرون اومدم :)))


واسه دخترم ، خرید کردم و شام خوردیم و کلی راه رفتیم و مث جنازه برگشتیم :دی


4. یه همکاری هم داریم که امروز تو دادگاه ، دیدم که جوراب اسپرت سفید با پاپیونهای قرمز پوشیده o-0


5. دلم کباب برگ میخواد :)




نظرات 6 + ارسال نظر
کــــاکتوس صــــورتی شنبه 18 آبان 1392 ساعت 09:17 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

جورابه رو بگو

من بهت افتخار میکنم :دی

واللللللا... تازه یادم رفبگم که کفشش قهوه ای پاشنه پنج سانتی بود o-0 o-0 o-0

از بابت جنگ و پیروزی؟ یا چی؟ :دی

hypetia یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 05:39 ب.ظ http://zoghali.blogsky.com

3 ) آفرین ، راستش من میرم انقلاب و تجریش با حس خوردن میجنگم ، چه بوهایی ، از نصفشون سر بلند بیرون میام :دی

5) دلم سی و سه پل خواست .

3. مرسی :****
(من تو رو میبوسم مشکل شرعی داره آیا؟؟؟ :دی)
نصفم خوبه :دی
من اگه نخورم دخترمم نمیخوره. گناه داره طفلک بره تفریح و هیچی نخوره :(

5. مال 3 بوداااا :دی
قدمت روی سنگفرشای قشنگش :)

کــــاکتوس صــــورتی یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 07:19 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

بعله جنگ و پیروزی

زیتون مشکل شرعی؟؟؟؟؟؟

hypetia الان زاینده رود آب نداره عصن فاز نمیده روی پل راه رفتن ... دل آدم میگیره :(

:دی خعلی سخت بود ولی.
آش و لاش از هر بوتیک و مغازه ای میومدم بیرون :دی

آره دیگه =))

راست میگه پتی (آقا اسمت سخته خب... صدات کنم پتی؟ دخترونه س؟) الان فقط دل آدم میگیره :(((

hypetia دوشنبه 20 آبان 1392 ساعت 07:59 ب.ظ http://zoghali.blogsky.com

:)))))))
نفرمایید ، چه مشکل شرعی ای
عجب .. من ازش خاطرات خیلی خوبی دارم ..حیف خشکه
راستش اسمم میشه هایپیشیا ، یک خانوم خیلی خفن مصری بوده که من داغون داستان زندگیشم :) ، در نتیجه خلاصه اسم میشه پشی :دی باهاش مشکلی ندارم

باعشه :*****************************************

آره اصن یه اوضاع سوزناک مصیبت باری پیدا کرده که نگو :"(((

الان سرچ میکنم درباره ش :)

پشی :)
آدم یاد پژی (سریال فوتبالیسته) میفته :دی

hypetia سه‌شنبه 21 آبان 1392 ساعت 05:41 ب.ظ http://zoghali.blogsky.com

:))

مبنا جمعه 24 آبان 1392 ساعت 09:43 ق.ظ http://my-deja-vu.blogsky.com

3. من هم تونستم حین سفر بر وسوسه ی خرید همه ی غیر ضروری های وسوسه انگیز غلبه کنم. الان هم به تو افتخار می کنم هم به خودم :دی :-*

4. مثل اینکه کتونی رو با جوراب پارازین بپوشی. چه کاریه خب :-|

3. آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآفریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن :*******
منم بهت افتخار میکنم.
ما روح بزرگی داریم. من و تو :دی

4. والللللللللللللللللللا :|

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد