روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد

دگرگونه سی و سه


گه دهری و گه ملحد و کافر باشد
گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که زعصر خود فراتر باشد.


پ.ن

1. رباعی از دکتر شفیعی کدکنی.

2. همشهری ما ، تنها بود.

نظرات 4 + ارسال نظر
کــــاکتوس صــــورتی پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 05:20 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

فراتری تنهایی داره ولی الان همه تنهان چه کم ها چه زیاد ها

سطوحش مختلفه اما.

hypetia شنبه 18 آبان 1392 ساعت 06:03 ب.ظ http://zoghali.blogsky.com

به به ، خراسانی هستی ؟ :)
شفیع کدکنی استاد یک فامیل نزدیکیم بوده توی دانشگاه تهران ، با تعریفاش من و عاشق این مرد کرد ... واقعا بزرگ بوده

نه عزیزم. خراسانی نیستم. منظورم از همشهری ، بزرگ مرد دیگه ای غیر از استاد کدکنی بود.
بله... من هم عاشق ایشونم :)

شجاعی یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 07:33 ق.ظ

همشهری ما تنها نبود ، خدا رو داشت !

منم خدا رو دارم و در عین حال زیتون تنهام.
تضاد نداره.
حتما جفت (روحی و جسمی) لازم بوده که خدا آفریده.
همشهری ما جفت نداشت...

شجاعی دوشنبه 20 آبان 1392 ساعت 08:22 ق.ظ

گاهی وقتا تنهایی یه نعمت میشه وقتی اطرافت پره از آدمهایی که فقط ظاهرشون مثل آدمه!!
منم نگفتم تضاد داره !
اونکه صد در صد.
خوب برا همین تک بود دیگه .

اوهوم...
دلا خو کن به تنهایی...
کز دیو و دد ملولم و ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد