روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. قرار بود که امروز به من خوش بگذره. عالی گذشت. صبح زود ، دوش گرفتم و عطر زدم و یه لباس خوشگل و یه نیم ست خوشگل تر پوشیدم و آرایش کوچولو کردم. جاتون سبز : شیرنسکافه با یه نون سوخاری شکلات دار :)

بعدش مقدمات ناهارو فراهم کردم : ته چین مرغ :)

دو تا لایحه نوشتم :)

به مامانم زنگ زدم و کلی به صدای خروسکیش خندیدیم :دی

دخترم تعطیل بود. درباره رشته ها و برنامه ریزی حرف زدیم. گفت دلش میخواد با مشاور حرف بزنه. زنگ زدم به استاد مشاور و براش وقت گرفتم :)

به آرایشگاه زنگ زدم و واسه خودم وقت گرفتم :)

تو آفتاب مطبوع پاییزی ، دراز کشیدم و استراحت کردم :)

یه دم نوش خیلی خوشمزه واسه خودم درست کردم :)

واسه دخترم ، تیرامیسو درست کردم :)

سریال دیدیم :)

به و پف فیل خوردیم :)

یه نفر زنگ زد که چون بمب انرژی منفیه ، جوابشو ندادم چون نمیخواستم روی حال خوبم اثر بد بذاره :)


هیچی دیگه. هیچ کار خاصی نکردم اما ذهنم ، ذهن خوشگذرونی بود و خوش گذشت :)


2. فردا صبح تا ظهر ، مشاوره و پاتوق :)




نظرات 2 + ارسال نظر
goodgirl شنبه 20 مهر 1392 ساعت 05:35 ب.ظ http://ta3tu30.blogfa.com

سلام زیتون جونم....
خوبی....
اووه..چقدر نوشتیا....
ماشالله ماشالله....
نه چون خواهرشوهره اومده جلو دخترتو ندی بهشا......
اه اه اه...فضول....نه منم نم خوام....

بعدم چرا تا حالا وب من نبامدی .....
سواله خو پیش میاد....

چقدر بی اعصاب....واه واه واه.....
الان من اینو چه رنگکی خصوصی کنم خو....
زیتون بلاگفا به ادمایی مثه شما نیاز داره....
خو بیا بلاگفا دیگگه......

سلام دخترخوب.
شکر. عالی.

مسئله من خواهرشوهرومادرشوهر نبود...

خودت واسه اومدن و نیومدن مختارمون گذاشتی. نذاشتی؟
اونوقت غیر از این ، دلخور هم بودم و ایناااا...

کی بی اعصابه؟!!

کافی بود اولش بگی : خصوصی. به همین راحتی!
یا اینکه از گزینه "تماس با من" استفاده کنی. اونم به همین راحتی!

ها؟!!! بلاگفا به من احتیاج داره؟!!! برووووو... :دی

کــــاکتوس صــــورتی یکشنبه 21 مهر 1392 ساعت 08:26 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

یاد این قضیه افتادم
یه بلانسبت دوستی دارم !
قبل از دانشگاه تو بچگی هم کلاسی بودیم
تو 4 سال دانشگاه نصف بیشتر کتابا رو از من گرفت و هرکار خواست کرد
یه بار یه اسمس خشک و خالی به من نداد ... فقط وقتی احتیاج بهم داشت
تازه زنگم نمیزد خانوم
اسمس میداد
بعد وقتی عقد کرد به دوستم گفته بود من ندیدمت تو دانشگاه بهت بگم ( منو که دیده بودم نگفت )
خلاصه یه چیز داغونیا
احساس میکنم فقط یه کنه است!
کنه منفی
اسمس داده بود بازم یه چیزی میخواست
بهش گفتم فکر نکنم داشته باشم
بعد هی براش گفتم اینو نمیتونه استفاده کنه ( راستم گفتم بهش )
تهش گفت منو کشتی اون فلان رو میخوام فقط داری یا نه
گفتم نه همون اول گفتم
رفت بلک لیستم
کاش 2 سال پیش که میخواست شروع کنه کتاب بگیره ازم فرستاده بودمش بلک لیستم
البته گوشیم بلک لیست نداشت :))

کنه مثبتم داریم مگه؟ :دی
من که کلا رفتم تو کار حذف و دیلیت و بلک و اینا...
نمونه ش امروز صبح ;)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد