روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد

1. از خواننده های خاموش و روشن این یادداشتها یه خواهش کوچیک دارم. لطفا اگه از برگه های G5 استفاده کردین محاسن و معایب و کلا تجربه تونو برای من بنویسین. خیلی خیلی ممنونم :)


2.در مورد بند 3 پست پایین ، یه بی انصافی کردم. سهوا البته. اونم این که موسیقی متن نمایش به صورت زنده اجرا میشد و همنوازی عود و کمانچه و دف و تمبک بود که بسیاااااااااار ازش لذت بردم :)



3. خانمه اومده مشاوره.

میگه شوهرم هفته ای دو سه شب با دوست دختراش میره بیرون o-0

اعتراض هم که میکنم میگه زندگی یعنی همین. تو هم اگه دلت خواست یه رفیق واسه خودت دست و پا کن o-0


خب... منتظرم که یه مدت دیگه خبر قتل یکیشون تو شهر بپیچه :(


4. دختره با مامانش اومده.

سه ماهه که عقد کرده.

میگه: از شغل و تحصیلات و هیکل شوهرم خوشم نمیاد!

میگم: ندیده قبولش کردی؟!!!

میگه: دیدمش اما نمیدونم چی شد o-0

میگم: هیکلش خیلی زشته؟ بیسواده؟ شغلش بده؟

میگه: قدش یه کم از خودم بلند تره. سیکل داره. شغلش فلان چیزه.

میگم: خودت کوتاه نیستی. سیکلو قبل از عقد میدونستی. شغلشم هم میدونستی و هم بد نیس.

میگه: فکر نمیکردم اینها برام مهم باشه. الان میبینم که هست!

میگم: خب... حالا که چی؟! تصمیمت چیه؟

میگه: دوستش ندارم. اصلا به هم نمی خوریم. اما... دیشب خواب دیدم که اگه به هم بزنم بدبخت میشم!!!

میگم: بلند شو برو بمیر :@ :@ :@

 


نظرات 7 + ارسال نظر
Masʘ‿ʘd یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 05:24 ب.ظ

1-(:
2--من که همش یهو میاد دو میره
بدم اینجا ثبت میکنم:دی
3--دیگه چیکار کنم مطعلق به همه هستم اگه پیدا نکرد منو معرفی کنید :خبیث:
اینم یه کمکه دیگه:دی
4-در مورد این حرفی ندارم:دی

1. :)
2. ها؟؟؟ چی؟؟؟ o-0
3. خاک به سرم
4. چرا؟!

آرش یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 06:11 ب.ظ

4- واقعا گفتید ؟ ( بلند شو برو بمیر)

گفتم اصن حوصله حرفای صدمن یه غازتو ندارم.
گفتم طفلک شوهرت. بیشتر از خودت به اون ظلم کردی.
گفتم اگه تو که با یه لیسانس اینقدر مدعی اهمیت تحصیلات هستی به جای دانش ، یه ذره بینش داشتی این وضعت نبود.
گفتم بپذیر که مقصری.
گفتم شوهرت اگه تو بدبختش نکرده بودی با یه دختر دیپلمه خوشبخت میشد حتما.
گفتم اگه میشه بلند شو برو که حالمو بد کردی.

کــــاکتوس صــــورتی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 06:38 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

3- به کجا چنین شتابان!!!!

4- این میخواسته فقط ازدواج کنه واسش مهم نبوده با کی
حالا دیده خبری نیست تازه به فکر افتاده!

3. به قعر تباهی... و این است آرمانهای ما پس از سی و پنج سال :(

4. حالمو بد کرد واقعا.
پسره اگه عاقل باشه همین حالا جدا میشه ازش.

خَــ✗ــط خـَـطـ✗ـے دوشنبه 25 شهریور 1392 ساعت 02:09 ق.ظ

3. آرمانهای انقلاب منظورته دیگه؟
4. میخواسم بپرسم واقعن بهش گفتی برو بمیر؟ که آرش پرسید! حالا این همه توپیدی بهش دختره چی گف؟ خودش از اون بالا پرت نکرد کف شریعتی خانومه خشن؟!
متاسفم واسه این جامعه، جووناش و جووناش و جووناش!همین!

3.
4. کلی گریه کرد. مامانش داشت کف دفتر پرپر میزد. دلم میخواست خودم بندازمش کف شریعتی. خشن نیستم. واقعیتو بی پرده و صریح گفتم بهش. آخه لیسانسم مدرک و تحصیلاته که بخوایم بهش بنازیم؟!!!
تو که مدعی تحصیلاتی اگه یه ذره درک داشتی بچه مردمو معطل خودت نمی کردی...
منم متاسفم. خیلی زیاد. اما کاش به جای تاسف یه کاری از دستمون بر می اومد....

goodgirl سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 12:20 ب.ظ http://ta3tu30.blogfa.com

1.وات؟؟؟
2.معمولن همشون زنده اجرا میکنن خو....حالا بازم مستفیض شدین.....
من مامانم میگه خلقم میگیره...اینجور جاها باهام نمیاد
اگه هم بیاد بهش خوش نگذره دیگه به حرفم گوش نمیکنه....
3.وا چرا تازگیا اینجوری شده......
مردا با دوست دختراشون میرن بیرون....زنا با دوست پسراشون....
این چه وضعشه.....
نه باو...زیتونم....فکر میکنم کم کم داریم به فرهنگ اونا نزدیک میشم....حقمونه....همونطور که بدون تحقیق داریم همه چیزمونو شبیه اونا میکنیم....بذار فرهنگمونم تغییر پیدا کنه....
4.نظری ندارم...فقط سرندی لایک.....

1. برگه G5
2. معمولا؟ نه. من خیلی تاتر رفتم. بعضیا اجرای زنده دارن فقط.
3. این فرهنگ نیس. ضد فرهنگه
4. سرندی آل تایم لایک

مهدی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 03:54 ب.ظ http://spantman.blogsky.com

امیدوارم روزی برسه که به وکلا اجازه حق تیر بدن که در چنین مواردی دنیا را از وجود این چنین افراد خالی کنن

3 یا 4؟
با حق تیر موافقم

مهدی جمعه 5 مهر 1392 ساعت 11:46 ق.ظ

3- یک مرد روشنفکر که خیلی از زن های روشنفکر آرزوی داشتنش و دارن
3- مکالمه ای که می توان از آن یک داستان طنز نوشت
3- .......... توی این زندگی من جای زنه بودم نه ببخشید تو جای زنه بودی مرتکب قتل سریالی دوست دختراش می شدی.
3- اعصاب ندارم یعنی چی
3- اصن 3 اینقدر حرف توشه که به 4 نرسیدم ایشالله قسمتای بعدی

3. یک مرد هرزه کثیف که تعهد حالیش نیس و باید بره لای صد من خاک.
3. طنز درام البته!
3. اجازه نمیدم پیش فرض ذهنی خودتو واسه من تدوین کنی. من اگه جای زنه بودم با شجاعت و جسارت و از موضع قدرت ، اون زندگی لجن رو ترک میکردم.
3. جمله ت سئوالی بود یا خبری؟
3. باشه :|

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد