روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد

من باورمو از دست دادم... برای آدمی که باورشو از دست میده ، هیچ چیز حقیقت نداره... زندگی وسط اقیانوس اکاذیب!

نظرات 14 + ارسال نظر
دوست دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 07:46 ب.ظ

یه تجربه از یه دوست
هیچ وقت بر خلاف باورهات قدم بر ندار
چون با هر قدمی که بر میداری داری خودت را نابود میکنی
شاید یادت نیاد چرا به اون باورهای که داری بر خلافشون قدم بر میداری باور داری ولی حتما روزی اتفاقی افتاده که باور کردی باور تو اینه
بارو از دست نمیره, فقط میزاریمش کنار چون خسته شدیم از داشتنش
پند نبود
فقط یه باور بود

همش پند بود. همش پند بود. من گوش پند شنو ندارم
منظورمو کلا وارونه گرفتی!
اون باوری که من از دستش دادم ، اون باوری نیس که تو برداشت کردی.

تکلیفمونم معلوم کن: دوست یا زندگی؟

عروس دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 11:44 ب.ظ http://madarshoharam.blogsky.com/

وای از اکاذیب ـ انقدر گوش هام از اکاذیب پره که نیاز به شستشو دارن

اکاذیب با هیچ شستشویی پاک نمیشن

عروس دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 11:49 ب.ظ http://madarshoharam.blogsky.com/

راستی
ممنونم زیتونم
می آی انقدر خوشحالم میکنی

لطف داری عزیزم. منم تو که میای خوشحال میشم

آسمونی سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 06:56 ب.ظ

گاهی یادم میاد به روزایی که خیلی بهشون اعتقاد داشتم نمیدونم اون زمونا خوشحال تر بودم یا الان؟نه انگار همون زمونا شایدم شک مقدمه یقینه باوری که راحت بشکنه باید پایه ریزیشو درست کرد برا بار دوم من که هنوز زمین بی گسل نجستم برا پی کندن باورام

حس میکنم دارم با خودم لج میکنم تا کجا دوام بیاره این من لجباز ....نمیدونم

ای بابا... من خیلی واضح گفتم اما چرا همه دارن وارونه میگیرن حرفمو؟!
عزیزم این باورمو که از دست ندادم، اون باورمو از دست دادم!

ببین: زندگی وسط اقیانوس اکاذیب! چرا توجه نمی نمویی؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 08:02 ب.ظ

سلامون علیکوم علیکوم علیکوم!
سلامون علیکوم علیکوم علیکوم!

حال شما ووی شما ووی شما ووی!؟
حال شما ووی شما ووی شما ووی!؟


اقا خو به من چه! این سامی یوسف داشت میخوند این ترانه رو !گفتم سلامشو برسونم بهت!

کلا میخواسم جَوو عوض کنم! دوستان به بحث عملی فرهنگی اقتصادی عاطفی 30یا30 30یا40 30 یا50 تفریحی آموزشی خودشون ادامه بدن!

زیتون جونم بهتری؟!
(عی وای! الان یهو یادم افتاد فرا امتحان دارم هیچی نخوندم! من رفتممممممممممممم!خدااااااااااااااافص!)

ای وروجک

یعنی اصن جوو منفجیور کردی

نه بهتر نیستم. همچنان زیر نقاب
برو به امتحانت برس دکتر

ژیگول سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 10:43 ب.ظ

هی روزگار
منم هوچی نمیگم
چون قهرم

با من؟؟؟ یا با کی؟؟؟ چرا؟؟؟

سید جمال طباطبایی ازاد چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 09:12 ق.ظ

اول سلامی چو بوی خوش دوستی وصمیمیت
متاسفانه نوشته ایتان را خواندم و از اینکه این روزها حال مساعدی ندارید ناراحت شدم متاسفانه همین است در جامعه کنونی خیلی سخت است دروغ را از دوست داشتنی ترینها میشنوی
تا درودی بدرود ضمنا از حضورتان ممنونم و از اینکه بیاد من و حال من بودید صمیمانه متشکرم

سلام.
ممنونم از لطف شما.
امیدوارم که بهبودی حاصل شده باشه.


بله متاسفانه همیشه اینطوره و درد یعنی همین: سرت به سنگی بخوره که همیشه به سینه میزدیش

نفس چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 12:59 ب.ظ

چر ا..................نمیبینی

چی رو ببینم؟ دروغهای مکرر؟ بی صداقتیهای مکرر؟ چی دیگه هست که ببینم؟ یادته گفتم منشی قبلیم چطوری بود؟ دوست داشتن ، قربون صدقه رفتن و تعظیم کردن و دستبوسی و ... نیست. دوست داشتن در عمل خودشو نشون میده و بعدش کلمات عاشقانه اون عملو قشنگتر جلوه میدن. اگه فقط کلمات بیان وسط، یعنی اینکه داریم صراحتا به طرفمون میگیم تو احمقی و با این چاپلوسیا خام میشی.... من احمق نیستم!

romina شنبه 23 دی 1391 ساعت 12:58 ب.ظ

دوباره میتونی باور کنی
ولی به چیزایی که ارزش داشته باشن

فکر کن روش

فقط صداقتو میشه باور کرد. فقط وقتی طرفت صادقه میتونی باورش کنی

یه دوست دیگه یکشنبه 24 دی 1391 ساعت 09:01 ق.ظ

حالا وسط این اقیانوس پر تلاطم آدم نمیدونه چی کذبه و چی حقیقت!

وسط اقیایون اکاذیب ، نه اقیانوس پرتلاطم.
اقیانوس اکاذیب یعنی همش کذبه

یه دوست دیگه دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 07:31 ق.ظ

گاهی فکر میکنم بعضی مواقع لازمه آدم باورهاشو از دست بده.
اصلا" حیات بخشه !

حیات بخش؟؟؟ من که دارم جون میدم

کــــاکتوس صــــورتی سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 06:24 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

وبی اعتمادی
هیچ چیز خوب نیست

همه زندگی و همه روابط ، تحت الشعاعش قرار میگیره متاسفانه....

. شنبه 30 دی 1391 ساعت 04:12 ب.ظ

گاهی وقتا آدم دلش میخواد هر چی تو دلشه رو با یه فریاد بریزه بیرون
ولی افسوس و افسوس

وای به روزی که آدم حتی دیگه نمیتونه به چشماش اعتماد بکنه

مواظب چشمات باش. معمولا آدم از همین نواحی ضربه میخوره

خط خطی! یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 11:47 ق.ظ http://omide-babayi.blogfa.com/

واااااااااااااای!
آخه چرا باورتو از دست دادی؟
چراااااااااااااااااااا
خدا با توووووووووست!
باور کن!
وسط اقیانوس چکااااااااا میکنییییییییی؟
نهههههههههههه!خودکشی نکننننننننننننن! زندگی هنوزم شیرییییییییییینه!
هاهاها!کلا فقط میخواستم اذیتت کنم!

کلا مگه کار دیگه ای هم بلدی وروجک؟؟؟

من اساسا میانه خوبی با اقیانوس دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد