روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد


1. صبح پنج شنبه ، جلسه دوم کارگاه شرایط ضمن عقد ، شلوغ تر شد چون پنج شنبه بود!

خب... تا زمانی که خانمها فکر کنن که استیفای حقوق قانونی شون ، مترادف "آبروریزی" هست ، وضع زن تو جامعه ، همین آش و همین کاسه خواهد بود و از دست من و امثال من هم کاری برنخواهد اومد :|


2. عصر پنج شنبه ، جلسه چهارم نشست مطالعات زنان ، خیلی باحال بود :دی

دوباره مثل جلسه دومش به شیوه کارگاهی برگزار شد و یه تکلیف عملی هم داشت :)

مدرس کارگاه از ما خواست که به سه گروه تقسیم بشیم به نحوی که تو هرگروه یک آقا هم حضور داشته باشه و بعد خاطره یک دیالوگی که با یک جنس مخالف داشتیم و جالب بوده ، به صورت یه آیتم نمایشی در حضور جمع ، اجرا کنیم :پی

خب... من بنا به اقتضای شغلم از این دست خاطرات ، زیاد دارم.

گروه ما چندتا خاطره تعریف کرد. منم "مژدبابا هارلوی" (یادتونه؟) رو تعریف کردم :دییییییییی

همه اعضای گروه ما به اتفاق ، خاطره منو واسه اجرا انتخاب کردن :)

من و پارتنرم رفتیم جلوی جمع و آیتمو بازی کردیم.

همه یه عالمه خندیدن :)))


3. دیروز ، کلی کار کردم و کلی آشپزی کردم و کلی مافین شکلاتی پزوندم و صد صفحه دیگه از اثر برایان تریسی رو خوندم :)


4. امروز صبح ، واسه ثبت یه طلاق توافقی رفتم دادگستری.

توی طلاقهای توافقی معمولا با زوج ، قرارداد میبندم که دیگه ضرورتی به حضورش تو دادگاه و محضر نباشه و من و خانمش راحت باشیم!

اینقدر زن موکلم از محاسن موکلم تعریف کرد که دلم میخواست به حالش خون گریه کنم. اصن یه وضعیتی شده بود :(


5. بفرمایین عصرونه :)