ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1. صبح پنج شنبه ، جلسه دوم کارگاه شرایط ضمن عقد ، شلوغ تر شد چون پنج شنبه بود!
خب... تا زمانی که خانمها فکر کنن که استیفای حقوق قانونی شون ، مترادف "آبروریزی" هست ، وضع زن تو جامعه ، همین آش و همین کاسه خواهد بود و از دست من و امثال من هم کاری برنخواهد اومد :|
2. عصر پنج شنبه ، جلسه چهارم نشست مطالعات زنان ، خیلی باحال بود :دی
دوباره مثل جلسه دومش به شیوه کارگاهی برگزار شد و یه تکلیف عملی هم داشت :)
مدرس کارگاه از ما خواست که به سه گروه تقسیم بشیم به نحوی که تو هرگروه یک آقا هم حضور داشته باشه و بعد خاطره یک دیالوگی که با یک جنس مخالف داشتیم و جالب بوده ، به صورت یه آیتم نمایشی در حضور جمع ، اجرا کنیم :پی
خب... من بنا به اقتضای شغلم از این دست خاطرات ، زیاد دارم.
گروه ما چندتا خاطره تعریف کرد. منم "مژدبابا هارلوی" (یادتونه؟) رو تعریف کردم :دییییییییی
همه اعضای گروه ما به اتفاق ، خاطره منو واسه اجرا انتخاب کردن :)
من و پارتنرم رفتیم جلوی جمع و آیتمو بازی کردیم.
همه یه عالمه خندیدن :)))
3. دیروز ، کلی کار کردم و کلی آشپزی کردم و کلی مافین شکلاتی پزوندم و صد صفحه دیگه از اثر برایان تریسی رو خوندم :)
4. امروز صبح ، واسه ثبت یه طلاق توافقی رفتم دادگستری.
توی طلاقهای توافقی معمولا با زوج ، قرارداد میبندم که دیگه ضرورتی به حضورش تو دادگاه و محضر نباشه و من و خانمش راحت باشیم!
اینقدر زن موکلم از محاسن موکلم تعریف کرد که دلم میخواست به حالش خون گریه کنم. اصن یه وضعیتی شده بود :(
5. بفرمایین عصرونه :)